يکشنبه ۲ دی
طعم سرنوشت شعری از اکرم بهرامچی
از دفتر سرزمین کاوه ها نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۲ دی ۱۳۹۸ ۰۰:۳۰ شماره ثبت ۷۹۸۸۶
بازدید : ۴۹۳ | نظرات : ۱۱
|
آخرین اشعار ناب اکرم بهرامچی
|
زیر ِ چترم با خیالت ، زیر ِ بارانی که نیست
رد ِ ما می ماند اما در خیابانی که نیست
آسمان را باد بادک برد تا آنسوی ابر
باد بادک می رود آن سوی دستانی که نیست
فال من یک قهوه ی تلخ است طعم ِ سرنوشت
مثل فال ِ با تو بودن توی فنجانی که نیست
قاب ِ عکست مانده در کنج ِ اتاقی سرد تر
عکس می خندد به خورشید درخشانی که نیست
پشت پرچین ها برایم یک سبد گل ریختی
تا بکارم در شکوه ِ خاک ِ گلدانی که نیست
خواستی مثل پرستوها پر از نبض بهار
آشیانی داشتیم و شوق چندانی ، که نیست
گوش من انگار در نجوای یک آهنگ ِ گم
مست و مدهوش است از صوت ِ غزلخوانی که نیست
آسمان در انتظار ِ رعد و برقی ِ پل زده
مثل من خیس است در آغوش ِ بارانی که نیست
اکرم بهرامچی
|
نقدها و نظرات
|
سلام
ممنونم از لطف و حضور خوبتون | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.