ای علی ای آفتاب بی بدیل
ای حقیقت را دلیل اندر دلیل
شاه بیت خلقت پروردگار
کلّ هستی از وجودت استوار
رمز و راز باطن قرآن تویی
عرشیان را قبله و برهان تویی
وصف و فضلت را چه کس نشنیده است
کهکشان در کهکشان پیچیده است
با تو آیین محمّد کامل است
بی تو هر دینی که باشد باطل است
زمزم از تو آبرو دارد علی
کعبه از تو گفت و گودارد علی
مرد خندق،مرد خیبر بوده ای
یا علی حقّا که حیدر بوده ای
در نمازت عشق بازی میکنی
سائلان را دلنوازی می کنی
هیچ کس با تو علی همراه نیست
محرم رازت به غیر از چاه نیست
ای به قربان تو و تنهاییت
جان فدای غربت و یکتاییت
کوفه و کوفی همیشه بی وفاست
پرچم رسواییش تا کربلاست
کوفیان قدر تو را نشناختند
طرح بد عهدی ز عدلت ساختند
روز محشر قاضی و میزان تویی
جنت المأوای انس و جان تویی
یا علی نام تو دائم ذکر من
نیست غیر از یاد تو در فکر من
با تو و عشق تو ما سر می کنیم
با ولایت رو به محشر می کنیم
مسجد و محراب اگر گلگون ز توست
آبروی شیعه ات از خون توست
بنده مدح حضرت حقّ چون کند؟
ذرّه وصف نور مطلق چون کند؟
یا علی شرمنده ام من زین ثنا
چون نکردم حقّ مطلب را ادا
سیدعلی کهنگی
به شعر ناب خوش آمدید