يکشنبه ۴ آذر
دل و یاد بهار شعری از علی ناصری(عین)
از دفتر فصل اندیشه نوع شعر نیمائی
ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۲۷ تير ۱۳۹۸ ۰۰:۴۶ شماره ثبت ۷۵۵۲۴
بازدید : ۴۷۷ | نظرات : ۲۲
|
آخرین اشعار ناب علی ناصری(عین)
|
دلم بیاد بهارمی سوزد
بیاد روزهای سریع
دلم به شیرینی چای
دود وذغال می سوزد
ذغال غمش را می خورد
سیاه می شود
سرخ می شود
دود می شود
اشک می شود
بخند شادباش
اومی سوزد تا شاد باشی
تزاحم پارادوکسی درنسیم زمان
از سوز تا ساز
در نرم آهنگ زمانهای رفته
دلم می سوزد برای شکوفه ها
چقدر زود خورده می شوند
درصبحی آرام به سایه تیغ کوه وخورشید
زیبایی را به قشنگی میخوریم
آن گل زیبا زایایی شیرین
دلم می سوزد به نوسان ساعت
ومن به رویا
تا اخرین نوسان
دلم برای برگ می سوزد
درباد آویزان درخت است
دلم بیاد کودکان قدیم می سوزد
کودکان قدیم تکیه بر عصا
تنها در ایستگاه ابدیت
دلم به آسایشگاه می سوزد
اینجا خیال می گرید
اینجا در مرگ آرزو
همه به جایی می رسند
اینجا یادها خشن است
ایجا سایه های جوان پریشانند
تکیه بر عصا در بارانی خود
فانوسی در باد
باد خود فراموشی
باد نخوت
روزی که سایه مرد، آفتاب نبود
یک حادثه ی نادر
یک فراموشی دلپذیر
دلم برای وجدان لحظه ها می سوزد
چون در باد فراموشی اند
بارانم به درون
وکاروان به غروب
یادمان باشد
یادتان باشدو.........باشدها
|
|
نقدها و نظرات
|
سلام وارادت بر شما شاعر گرانقدر سپاس ازلطف جنابعالی | |
|
سلام وسپاس تشکر از بذل عنایت استاد ارجمند | |
|
سلام وعرض ادب وسپاس لطف تان درپناه حق برقرار باشید | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
زیبا سرودید.
مهرماهتان گرم از مهرِ نگاهِ حق!