تب باران

درود بزرگوار
بسیار زیبا بود
جسارتا مصرع چهارم؟

سلام و عرض ادب استادارجمند

غزلی ناب خواندم شیوابیان و معناگرا با درون مایه ی عشق متعالی که درین زمانه متاسفانه به افسانه بدل گشته است ولی چه دانند سبک بالان ساحلها که تنها راهِ زنده گشتن ها و پویاماندن ها همین ادراکِ روحانی ست که در کلام شما به سبک غزل های عراقی و مزیّن به پارادوکسِ کم نظیرِ (ما پادشهِ عشقیم اما چه غریبانه ) آورده اید.

امیدوارم همیشه سلامت و دلشاد و سرافراز باشید .

سلام و درود بر شما
بسیار عالی بود آفرینش شما
موفق باشید
در پناه خداوند بزرگ

درود بر شما
زیبا بود
🌹🍃🌹

درودتان جناب محزون دوست عزیز و فرزانه ام
بسیار زیباااااااااا و دلنشین
قلمتان جاری

سلام ودرود بر شما بزرگوار
بسیار عالی زیبا وخوش آهنگ ودلنشین
خانه ات آباد درودتان
موفق باشید ودرپناه خدا ی بزرگ

زیبا و استادانه سرودید،
درودتان

درود جناب مودب عزیز
زیبایی در نگاه شماست
سپاس فراوان

به به درودتان جناب عرفانی بسیار شیوا منصور باشید

درود بر شماشاعر گرامی
مرحبا ،دلنشین بود

..سروده محزون و زیبا.. خوانش عالی..درود جناب عرفانی...

کی شود استاد ، سنگین درون
خورده بر شعر و تسکین برون

افرررررررین هااااا

درود
زیبا و دلنشین سرودی قلمتان سبز

سلام و درود جناب کهخدا عزیز
محبت دارید متشکرم
قدردان حضورتان هستم
مانا باشید

سلام
بسیار زیبا
ساز دل را کوک کرد
ازدرد چه می دانی،ای آتش افسونگر
بیگانه چه می فهمد،سوز تب پروانه؟؟
آنجا که دلت گیر است،بی مهلکه می بازی
تنهایی و یک لشکر،سوداگر فتّآنه

سلام و درود
موفق باشید

زیبا سروده اید وبا احساس
آفرینتان باد بزرگوار

سلام بر محزون عزیز
دست و پنجه تون درد نکنه واقعاً زیباست
و صدای گیرا و پراحساستون زیبایی شعر رو دوچندان کرده
آفرین بر شما و این طبع روان و این تسلط بر وزن و واژه
دریای دلتون آرام

درودتان
بسیار زیبا

درود بر شما
زیبا بود

درود
ما پادشه عشقــیـم .. اما چه غریبــانه...
هربار وفا کردیم ، غم آمد و مهمان شد

زیب بود قلمتان مانا

درود درود
استاد گرامی
واقعا زبیا غزلی بود

درودی دیگر شاعر ارجمند

ان جا که دلت گیر است بی مهلکه می بازی
درود و افرین بر شما