جمعه ۲ آذر
آینه شعری از علی حبیبی
از دفتر دل نوشته ها نوع شعر آزاد
ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۷ اسفند ۱۳۹۷ ۰۹:۴۶ شماره ثبت ۷۱۷۶۲
بازدید : ۵۸۳ | نظرات : ۴
|
آخرین اشعار ناب علی حبیبی
|
درمانده ام
و امانده ام
سرخورده ام
درها همه بسته اند
راهی نیست
هوایی نیست
نفسم در سینه ام حبس
انتظار
صبر
تحملم طاق شده
دیگر نای تقلا ندارم
زانوهایم سست میشود
تمام اجزای بدنم مور مور
از روی لباسم
حرکت کند سینه ام را مینگرم
چقدر توقف این نفس دشوار است
هوای خارج شده از شش هایم
و بوی گند افکارم ، کلافه ام میکند
پوست می اندازم
از قالب ها رها میشوم
فراز هایی از خودم درون آینه
گزر پوزخندی تلخ بر لب
نمیشناسمت
کیستی
تو ، منی ؟
چقدر عوض شده ام
و چقدر تاریک است
نور روی صورت درون آینه
خطوط نا مرتب پیشانی
نگاه بی انگیزه
موهای کم پشت و در هم و بر هم
لبهای خشک و چهره آویزان
همه و همه را به یک اشاره
به جنگ جیوه میکشانم
تکه های آینه می گریند
پازل بهم ریخته زندگیم
در ابعاد ریز و درشت
پخش بر صفحه زیر پایم
سوالی مبهم در سرم
این است تمام من ....
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.