سه شنبه ۶ آذر
دل ز درد نالیده شعری از علی میرزایی
از دفتر یاس سفید نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۵ اسفند ۱۳۹۷ ۱۳:۰۹ شماره ثبت ۷۱۷۱۲
بازدید : ۳۱۸ | نظرات : ۴
|
آخرین اشعار ناب علی میرزایی
|
دل ز درد نالیده
عاشقم بر پری رخی زیبا، اشک چشمم ز گریه خشکیده
عمر من رفت عشق او در دل، روز و شب دل ز درد نالیده
گشتم آواره از دیار و وطن، نیست در دل هوای باغ و چمن
سر من زیر پر به کنج قفس، مانده از عشق یار نادیده
گر که او را ببینم از نزدیک، روز گردد مرا،شب تاریک
گر زمستان بود بهار شود، عالمم را خدای بخشیده
تا نشانی از او گهی دیدم، از غمش مثل بید لرزیدم
بغض بر من گرفت راه نفس، دود آهم به سینه پیچیده
روزگارم که روزگار نبود، در دلم اندکی قرار نبود
شدم آوار، مثل "بم" یک شب، جسم و جانم به خویش لرزیده
چون "حلب"چار سال بمباران، بد تر از بم اگر شدم ویران
زیر خاک "حلب"،"یمن"،"موصل"، زن و کودک و مرد خوابیده
آدمیت نمانده روی زمین، همه جا پر شده ز نفرت و کین
این چنین روزگار وانفسا، تا کنون کس ندیده نشنیده
مثل بم ای "رها" شدی ویران، زیر بار غمی تو سرگردان
دیر شد تا تو را نجات دهند، آسمان گاه بر تو باریده
علی میرزائی"رها"
|
|
نقدها و نظرات
|
سپاسگزارم از محبت شما | |
|
سپاسگزارم از محبت شما | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
سروده ای زیبا و شیوا داشتید
احسنت
آفرین
دستمریزاد
موفق و موید باشید