جمعه ۷ دی
مرگ احساس شعری از مهدی تنهائی
از دفتر شب های مهتابی نوع شعر سپید
ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۹ بهمن ۱۳۹۷ ۰۱:۲۴ شماره ثبت ۷۰۹۶۸
بازدید : ۵۳۹ | نظرات : ۱۹
|
آخرین اشعار ناب مهدی تنهائی
|
#م_ت_
وقتی از راز دلت می گویی...وقتی از درد و غمت...
یا که از یک اتفاق تازه ای...
یا که از آغاز یک احساس گرم...
و تو را هر گز نمی فهمد کسی...
و تو باز...
همچنان می گویی...
غافلی از سردی دلها که از؛ کوه یخ هم یخ ترند...
کاش می فهمیدند...
مر گ احساس تو پایان تمام گفتنی های تو بود...
و تو باید بروی...
و تو باید گوشه ای در سکوت غم خود محو شوی...
شاید از حرف دلت بیزارند...
شاید از بودن تو دلگیرند...
#م_ت_
|
|
نقدها و نظرات
|
سپاسگزار مهرتان هستم استاد استکی عزیز | |
|
سپاس مهرتان بانو حکیمی عزیز | |
|
ممنون از لطف و توجهتان جناب دکتر بخارائی عزیز | |
|
سپاس و درود بر شما جناب کاظمی عزیز | |
|
ممنونم ازت همایون خان دوست و برادر گرامی... زیبا نگاه توست سپاسگزار مهر و توجهت هستم | |
|
سلام و درود متقابل بر شما جناب شیاسی عزیز | |
|
سپاس و درود بر شما | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
بسیار زیبا و دلنشین بود