تفسیرِ بیانِ هل اتایید شما
آیینه ی کلّ انبیایید شما
آرامش قلبِ مرتضی تنها نه ...
آسایشِ خاطرِ خدایید شما
سر را به هوای عاشقی می بازیم
یکروز برایت حرمی می سازیم
گلبانگِ سرور میرسد .. شکّی نیست
دورانِ غرور میرسد .. شکّی نیست
یک جمعه کنارِ کعبه با اذنِ شما ...
فرمانِ ظهور میرسد .. شکّی نیست
در خیلِ عظیمِ نوکران سربازیم
یکروز برایت حرمی می سازیم
بدجور طنابِ صبرمان باریک است
رَگ گوش به زنگِ ذرّه ای تحریک است
آماده ی رفتنیم و ایمان داریم ...
هنگام نبردِ آخرین نزدیک است
چون باد به سوی دشمنان می تازیم
یکروز برایت حرمی می سازیم
بگذار که همنشین دنیا گردند
از چوبِ حراجِ کعبه دارا گردند
یک روز رسد تمام این بی صفتان ...
مبهوتِ نمای صحنِ زهرا گردند
تُف بر رُخ این طایفه می اندازیم
یکروز برایت حرمی می سازیم
صحنی به درخشندگی مروارید
پوشیده شده تماماً از یاسِ سپید
بر ساقه ی هر کدام حَک گشته جدا ...
" مَن مَاتَ مِنَ الْعِشق فَقَد مَاتَ شَهَید "
تا اسم تو را ورد زبانها سازیم
یکروز برایت حرمی می سازیم
کف پوش تمام صحنهایت مَرمَر
یک حوض بزرگ پُر شده از کوثر
فوّاره و رقصِ نور و ماهی قرمز
قصری که شود نمادِ شأنِ مادر
مایی که قبیله ی هنر پردازیم
یکروز برایت حرمی می سازیم
مهران ساغری
بسيار زيبا و شورانگيز بود
عالي
دستمريزاد
اجرتان با ساقي كوثر