سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        منم من وصله ی ناجورتان آی

        شعری از

        امین سوری

        از دفتر من نگران نرگسم نوع شعر

        ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۷ خرداد ۱۳۹۱ ۲۳:۳۵ شماره ثبت ۶۹۷۱
          بازدید : ۸۴۴   |    نظرات : ۶

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه

        شبی سرد و سیاه و سخت تنها

        سری در سایه ها بی سر پناه است

        بدستش ناله های تلخ زنجیر

        به پیش سنگها افتادیش پا

        چه تنگ است کوچه ی اقبال کورش

        بلاش از آسمان بر سر ببارد

        گریزی از شب آوارگان نیست

        نبگشاید خدا هم در به رویی

        به دنیایش  کشیده سخت دیوار

        نگا هش غم زده ،دلمرده ،بیمار

        و زخمی کرده سر در سینه اش باز

        که داغ کهنه اش مرهم ندارد

        الا ای مردمان شهر خاموش

        منم آواره ی شب

        این منم ،های

        منم من وصله ی ناجورتان آی

        منم بیزار از افسانه هاتان

        بزرگان ، اسوه ها و عارفاتان

        فقیهان ، خادمان ، خدمت گزاران

        نماز صبح و ظهر شب گزاران

        منم سهراب منم کاو ه منم گیو

        منم همپای تاریکی تباهی

        منم عاصی شده دلخسته از دیو

        منم فریاد خاموشی سیاهی

        منم پور گزر کرده ز آتش

        منم آن تیر در دستان آرش

        منم خفته در آن کابوس شبگیر

        منم من کشته در غربت سیاوش

        منم خاشاک منم خس ، آی منم ننگ

        منم میراث روز جبهه و جنگ

        گلوله ،اسلحه سرب است و باتوم

        همیشه همره من تنگ در تنگ

        به رسم لاله های سرخ اما

        شهیدان ، سربداران و دلیران

        نمیرد بر لبم هرگز سرودم

        که باشی جاودان ، پاینده ایران

         

        ۰
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        8