شنبه ۳ آذر
گفتگو با شیطان! شعری از فرشید افکاری
از دفتر رباعی نوع شعر رباعی
ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۱۳ تير ۱۳۹۷ ۱۴:۳۰ شماره ثبت ۶۶۲۶۵
بازدید : ۱۰۲۹ | نظرات : ۳۳
|
آخرین اشعار ناب فرشید افکاری
|
«غبار»
هر بار: جهان؛ غبارِ سرخی میشد
دیوارِ شبم حصارِ سرخی میشد
تا فکرِ تو رَد شد از سَرَم؛ سیگارم...
هر بازدمش؛ بخارِ سرخی میشد!
«کینه»
هر لحظه جهان؛ غصه و خون میبارد
انگار؛ که کینه ی شدیدی دارد!
خفاش نشو! که در دو دستم ؛دیگر
با درد ؛فقط تیغ شد از رگها رد!
«سقوط»
پروازِ سقوط ِ ماندگاری؛ ای دوست
تو در سرِ من راهِ فراری؛ ای دوست
هر چند؛ در این سقوط؛ من خواهم مُرد
اما تو که «روحِ آبشاری» ای دوست!
«گفتگو با شیطان»
هر عطرِ سَحَر؛ نورِ امید است ...
-:«امید؟
این حرفِ تو یاوه ای بعید است بعید
زندانِ تو (در) ندارد اما گفتی:»
هر سایه به شکلِ یک کلید است...
-:«کلید!»
فرشید افکاری
|
نقدها و نظرات
|
ممنون بانو حکیمی بافقی کلید کلمه ی فوق العاده ایه حتی اگه قفل و دری وجود نداشته باشه | |
|
سلام و درو به بانو رسایی گرامی تشکر از نظر لطفتون | |
|
فرهاد عزیز...تشکر تا حالا به این فکر نکرده بودم که فرهاد خوش آهنگ ترین اسم ایرانیه | |
|
سینای عزیز سپاس از لطفت مانا باشی دوست عزیز | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
رباعیهای خوبی خوندم
موفق باشید