سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        خدای من

        شعری از

        محمد حسین کشاورزی

        از دفتر سوز دل نوع شعر نیمائی

        ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۳۱ خرداد ۱۳۹۷ ۰۴:۰۴ شماره ثبت ۶۶۰۲۵
          بازدید : ۶۰۰   |    نظرات : ۲۴

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر محمد حسین کشاورزی
        آخرین اشعار ناب محمد حسین کشاورزی

        خوب خدایی کردی...
        دیدی آخر به کجا می روم و هیچ نگفتی ،العفو
        تو به ما خوب ولایت داری
        خاصه آن دختر کوچک که ندارد پدری
        و جوانان همه در شهوت او سخت گسیل افسارند
        و تو اما به کدامین سر خود سرگرمی
        میکشد کودک بیچاره به سر جیغ ،خدا
        زیر اندام تن و قوت مردانگی و تیغ و بلا
        و تو گویی که منم حافظ و هم عاشق عبدم
        مگر این شیطان بود
        و هزاران تن بد بخت دگر
        که به زور از سر بی چیزی و فقر
        یا به زور تن مرد دگری
        می شود راهی میخانه و بشکفته گُل زیور خود را 

        مگر این شهوت بود
        دخت بیچاره و پیر خر بد بوی خرفت
        غیر آن بود که در فقر و نداری مجبور
        یا به زور تن مردان دگر
        که ز شهوت ز همه مردیِ خود گشتن کور
        و تو می بینی و انگار سرت گرم شراب است
        یا که در حالت خواب است
        یا که اصلا سر تو سخت در أوراق کتاب است
        تو بگو من به چه باید سر خود سخت بگریم
        امّ کلثوم و حسین و زینب و قافله اش را
        یا زنم سینه و هم لطمه و تیغ و قمه اش را
        هر چه هستند و نبودند گذشت
        گر چه بودند عزیز و تنشان آزردند
        لیک دانم که کسی روی کسی لمس نکرد از شهوت
        حال هم در شب سرد
        من بگریم سر آن دختر بیچاره که در کودکیَش
        جای بازی و گِل و ناز پدر 
        می شود ناز هزاران هوس و شهوت و درد
        میکشد جیغ و شود دختریَش زن ،إی وای
        و تو ای ناصح خواب
        هی بگو بنده نواز است خدا،رب کریم
        هی بخوان فلسفه و حکمت مشّاع حکیم
        هی برو روزه بگیر و همه شب ذکر بگو
        حیف اما که نداری جنم و هیبت و خو
        می پرستم کافری را که گهی سیر کند بچه یتیمی 
        و نداند چه کسی پُر کند امشب شکمش را
        نه که چون مومن بتخانه به دل
        که اگر هم بکند کار برای زن و فرزند یتیمی
        آخرش گوید و از خط خدا خواند و انکحتْ برآرد
        و بگوید که حلال است دگر کار به وقتی
        دیدم از گشنگی و فقر و نداری و یتیمی
        کودکی بود که در برف به دنبال زباله
        نه به سر دارد از آینده نگاری
        نه در آن قوت رویایی خود بند خیالی 
        نه به فردای تو مشغول به کاری
        و دگر هیچ نگویم...
        میکشم درد خودم را
        و تو امّا به خدا خوب خدایی کردی
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        شنبه ۲ تير ۱۳۹۷ ۲۱:۰۴
        درود بزرگوار
        بسيار زيبا و مبين مشكلات جامعه بود خندانک خندانک خندانک
        محمد حسین کشاورزی
        محمد حسین کشاورزی
        يکشنبه ۳ تير ۱۳۹۷ ۰۱:۰۶
        اختیار دارید حضرت استاد.ممنونم
        ارسال پاسخ
        دوشنبه ۲۱ تير ۱۴۰۰ ۱۴:۴۴
        خندانک
        ارسال پاسخ
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        سه شنبه ۵ تير ۱۳۹۷ ۱۳:۵۶
        خندانک
        محمد حسین کشاورزی
        محمد حسین کشاورزی
        چهارشنبه ۱۶ مرداد ۱۳۹۸ ۱۶:۵۸
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        دوشنبه ۲۱ تير ۱۴۰۰ ۱۴:۴۴
        خندانک
        ارسال پاسخ
        سمانه باقرزاده
        شنبه ۲ تير ۱۳۹۷ ۰۶:۰۳
        قشنگ بود فق ط يه کم طولاني
        نزديک بود نفسم گيره
        موفق باشي و در اوج جناب
        خندانک خندانک خندانک
        محمد حسین کشاورزی
        محمد حسین کشاورزی
        شنبه ۲ تير ۱۳۹۷ ۱۴:۱۶
        شما به بزرگی خودتون ببخشید خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        محمد حسین کشاورزی
        محمد حسین کشاورزی
        شنبه ۱۶ آذر ۱۳۹۸ ۰۰:۰۴
        از این به بعد شعر بلند نمیگم خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        دوشنبه ۲۱ تير ۱۴۰۰ ۱۴:۴۵
        خندانک
        ارسال پاسخ
        فرشید افکاری
        شنبه ۲ تير ۱۳۹۷ ۰۹:۴۶
        می پرستم کافری را که گهی سیر کند بچه یتیمی ...

        بسیار عالی بود خندانک خندانک
        محمد حسین کشاورزی
        محمد حسین کشاورزی
        شنبه ۲ تير ۱۳۹۷ ۱۴:۱۸
        به بزرگی شما نه خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        دوشنبه ۲۱ تير ۱۴۰۰ ۱۴:۴۵
        خندانک
        ارسال پاسخ
        مرتضی سلیمی
        شنبه ۲ تير ۱۳۹۷ ۱۱:۱۰
        متأسفم برای ذوق و قریحه ای که خدا به چون تویی داده
        جوانک؛ خریت بشر را به حساب خالق نگذار
        که حکمتش را جز خودش کسی نمیداند
        محمد حسین کشاورزی
        محمد حسین کشاورزی
        شنبه ۲ تير ۱۳۹۷ ۱۶:۳۵
        الأول:ممنونم بابت دلسوزی و راهنمایی شما


        الثانی:در علم کلام اسلامی چنین چیزی بحث میشود:

        سوال :چرا خداوند در هنگامی که ابرهه به خانه کعبه حمله کرد از خانه خود دفاع کرده،پرندگان را فرستاد
        اما چندین سال بعد در هنگام خلافت زبیریان بر مکه آن زمان که بنی امیه خانه کعبه را به آتش کشیدند خداوند کاری نکرد.نه خبر از بارانی بود و نه پرنده ای.

        جواب:در هنگام حمله ابرهه به مکه مردم قصد دفاع نداشتند اما قصد آنرا داشتند لذا خدا دید ازبندگان کاری بر نمی آید و خود دست به کار شدآمادر هنگام حمله بنی امیه آل زبیر توان دفاع داشتند اما قصد دفاع نداشتند.لذا در این هنگام خدا ورود نکرده و کار را به عهده خود بندگان گذاشت.

        نتیجه:زمانی که بندگان بتوانند در مقابل ظلم بایستند و دارای قدرت پایداری داشته باشندخداوند ورود نمی‌کند اما وقتی که بندگان قدرت ایستادگی در مقابل ظلم را نداشته باشند اما قصد آنرا داشته باشند خداوند خود وارد عمل می شود.

        سوال کلی:در این اواخر شاهد هستیم که دختران کوچک و حتی پسر بچه ها مورد آزار و اذیت جنسی واقع می‌شوند .حتی در این روز ها تصدیق شده که دختر پنج ساله افغانی در ایران توسط پنج نفر مورد آزار و اذیت قرار گرفته و کار او به بیمارستان کشیده.یا اصلا همین کیمیا دختر بچه ای که مورد تعرض واقع شده و سپس کشته شد.مگر اینها هم ناتوان نبودند.چه گناهی کرده بودند که باید اینطور قربانی شوند.اینجا دیگر بحث حکمت جایی ندارد.که در شعر هم اشاره شده. اگر خدا واقعا به بندگان ضعیف کمک میکند پس نکند اینها شیطان هستند.

        الثالث:درست میگویید.تقصیر بندگان است.اما حمله اصحاب فیل به مکه هم کار بندگان بود و (میگویند)خدا جلویش را گرفت.پس خدا اگر هم بنده ای کاری بکند باید کمک ضعیف برود.نه؟حتما که نباید در بحث خانه منتسب به خودش به کمک بیاید. خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        فرشید افکاری
        فرشید افکاری
        يکشنبه ۳ تير ۱۳۹۷ ۱۴:۲۵
        البته ارادت به جناب سلیمی هم داریم
        ولی جناب سلیمی این شعرها باید گفته شود باید خوانده شود
        حرف حق است...درد جامعه هست
        تا به حال تصور کرده اید؟ دختری ۵ ساله!!
        تجاوز- جیغ - دست و پا زدن و خنده های شیطانی یک حرامی... تصور کرده ایم؟
        حکمت خدا چیست؟
        در بهترین حالت متجاوز اعدام میشود
        و این فقط یک بازیه دوسربرد برای شیطان است ودوسر باخت برای ....
        بگذریم برقرار باشید
        ارسال پاسخ
        دوشنبه ۲۱ تير ۱۴۰۰ ۱۴:۴۵
        خندانک
        ارسال پاسخ
        فرشید افکاری
        يکشنبه ۳ تير ۱۳۹۷ ۱۰:۱۴
        من بگریم سر آن دختر بیچاره که در کودکیَش
        جای بازی و گِل و ناز پدر
        می شود ناز هزاران هوس و شهوت و درد
        میکشد جیغ و شود دختریَش زن ،إی وای
        و تو ای ناصح خواب
        هی بگو بنده نواز است خدا،رب کریم
        هی بخوان فلسفه و حکمت مشّاع حکیم
        هی برو روزه بگیر و همه شب ذکر بگو
        حیف اما که نداری جنم و هیبت و خو

        این شعر خیلی بیشتر از اینها لایق ستایش و تحسینه
        درود به خردی که این ذوق و قریحه را به تو جوان آینده دار در عرصه ی شعر داد... خندانک خندانک خندانک
        محمد حسین کشاورزی
        محمد حسین کشاورزی
        چهارشنبه ۱۶ مرداد ۱۳۹۸ ۱۷:۰۰
        ممنون جناب افکاری .ممنونم بابت دلگرمیتون. خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        دوشنبه ۲۱ تير ۱۴۰۰ ۱۴:۴۵
        خندانک
        ارسال پاسخ
        شکیبا درخشانی ( روح الغزل )
        شنبه ۱۳ مرداد ۱۳۹۷ ۰۹:۵۹
        درود بر شما شاعر زیبا کلام
        بسیار زیبا بود لذت بردم
        هزاران گل نثار شعر زیبایتان
        موفق باشید خندانک خندانک خندانک
        محمد حسین کشاورزی
        محمد حسین کشاورزی
        چهارشنبه ۱۶ مرداد ۱۳۹۸ ۱۶:۵۹
        ممنون.لطف دارید.زیبایی از دید شماست. خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        دوشنبه ۲۱ تير ۱۴۰۰ ۱۴:۴۵
        خندانک
        ارسال پاسخ
        دوشنبه ۲۱ تير ۱۴۰۰ ۱۴:۴۵
        خندانک
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        5