يکشنبه ۲ دی
قصه یک غصه شعری از نرگس طویلی
از دفتر شعرناب نوع شعر ترانه
ارسال شده در تاریخ شنبه ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۷ ۱۲:۰۷ شماره ثبت ۶۵۱۱۲
بازدید : ۸۹۷ | نظرات : ۲۵
|
آخرین اشعار ناب نرگس طویلی
|
یکی بود یکی نبود
زیر گنبدِ کبود
دخترک، نشسته بود
دخترِ گیس گلابتون
قرصِ ماهِ آسمون
روبه روش، دشتِ وسیع
پسرِ کاکل زری
سوارِ اسبِ سپید
با خودش می گفت
که من :
دل به دریا بزنم؟
تَبِ غم هاش بِشَوَم ؟
این همون گمشدمه ؟
همدمِ هق هقَمه؟
عاقبت اون رُخ پری
گلابتون
سوارِ اسب سفید
رفت تویِ دشتِ وسیع
اما
وای
کاکل زری
شهزده یِ اسب سپید
دنیاش مهتابی نبود
قلبش عنابی نبود
خیلی مهربون نبود
خودِ تنهاییش نبود
کلبشون قشنگ نبود
جای آرومی نبود
پسرک داد می زد
دعوا می کرد
دستای سنگینشو
هوار قرص ماه می کرد
های پری
ای که گیسِ تو زَری
چارقدتو بیار جلو !
روتو آفتاب نبینه
اگر آفتاب ببینه
من به آفتاب حسادت می کنم
وای پری
کجا بودی ؟
چرا خونه نبودی ؟
گل زری !
درس کدومِ ؟
کار کدومِ ؟
کار تو شستن و جارو کردنِ
زاییدنِ
بچه یِ ناز آوردنِ
خلاصه
جون دلم
ماه پری اسیر چنگ دیو شده
خواب شیرین شب هاش
همه کابوس شده
چشمای قشنگ مهتابیش
الان تیره شده
غمِ بارونی شده
چی بگم
هر چی بگم
پر از غمه
آخر غصه یِ ما
ابرِ سیاه ِ ماتمِ
|
نقدها و نظرات
|
سپاس | |
|
سپاس | |
|
سپاس فراوان | |
|
درود
تحلیل نمیخواهد ...
جان ِ جهان، همینجاست « تحلیل میخواهد چِکار ؟ »
« قشنگ، زیبا، نارْسْ»
به همین راحتی .... | |
|
متشکر . | |
|
سپاس | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
بسیار زیبا
و مبین مشکلات جامعه ما