يکشنبه ۲ دی
اگه میشه بازم بیا... شعری از فاطمه حبیبی(گلشن)
از دفتر شعرناب نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ جمعه ۲۱ ارديبهشت ۱۳۹۷ ۲۲:۱۴ شماره ثبت ۶۵۱۰۳
بازدید : ۴۲۳ | نظرات : ۷
|
دفاتر شعر فاطمه حبیبی(گلشن)
آخرین اشعار ناب فاطمه حبیبی(گلشن)
|
تو فکر دیدار توام
روز سفر نمیرسه
واسه دلِ پردرد من
از تو خبر نمیرسه
انگار هزار ساله که من
اسیر شهرِ چشماتم
زودی منو تنهام نزار
من که چشاتو دوست دارم
تو رفتی و دیدن تو
شده محال برای من
خیلی بی انصافی ولی
بازم تو رو دوسِت دارم
با اینکه بی وفا شدی
با اینکه رفتی خیلی زود
این دل بی قرارِمن
فقط تو رو داره بدون!
وقتی تو آسمونِ دل
چشام بارون کم میاره
یادِتوِ که تا سحر
اشک توی چشمام میزاره
وقتی که دلتنگت میشم
وقتی دلم غصه داره
نمیدونم چرا ولی
تموم شهر شکل توِ
تو که می گفتی نباشی
دنیا برام زندون میشه
ولی حالا بدون من
دلت دیگه تنگ نمیشه..
غصه نخور عزیزکم
تموم من برای تو
تو بی وفا شدی ولی
دل و جونم فدای تو
فقط با چشمای توِ
که دل من آروم میشه
حتی اگه تموم شهر
شکل چشای تو بشه
عسل چشمای تو رو
نتونستم خوب بچشم
ولی اینو خوب میدونم
شیرینه حتی تلخیش ام
بگو برام حرف بزن
بگو دلم آروم بشه
بگو که توام اینروزا
برام دلت تنگ میشه
با اینکه بردی از یادم
با اینکه دوسم نداری
ولی یه خواهشی دارم
ایندفعه رو نه نیاری!
میخوام بگم که بارونه
این شهرِ بی بارون ما
به خاطر تو میباره
اگه میشه بازم بیا...
#فاطمه حبیبی
|
نقدها و نظرات
|
سپاس از شما | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
ترانه زیبایی است