سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 7 ارديبهشت 1403
    18 شوال 1445
      Friday 26 Apr 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        جمعه ۷ ارديبهشت

        دوست می دارمت هنوز هم ، این زبان دلم بود، نخواندیش

        شعری از

        هستی

        از دفتر دلنوشته نوع شعر سپید

        ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۳۰ بهمن ۱۳۹۶ ۰۰:۳۳ شماره ثبت ۶۳۱۲۳
          بازدید : ۲۶۹   |    نظرات : ۳

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر هستی

        یه وقتایی دلت تنگه کسایی می شه که لایق نبودن 
        یه وقتایی  یه حس ها برات عین  فریبن 
        یه وقتایی حرف ها رو دلت زیاده 
        یه وقتایی کلافگی هات ، تو رو می کنن دیونه
        یه وقتایی دلت می خواد بخوابی، پاشی و ببینی دنیا تمومه
        یه وقتایی یه حس های مبهم می شه نفرت می شه یه کینه 
        یه وقتایی شونه کم داری اما غرورت محاله بزاره کسی اینو بدونه
        یه وقتایی دلت فقط گریه می خواد 
        درا رو ببندی و بشینی به گریه
        یه وقتایی می خوای سیلی شی به روی دردا 
        یه وقتایی حتی نمی فهمی ،  نوع دردو 
        یه وقتایی دلت تنگ کسایی می شه که لایق نبودن
        تو رو بین یه حس های مبهم قال ت می زارن 
        یه وقتایی حسرت دیدن کسایی رو داری
        که حتی تو یاد اونا جایی نداری
        یه وقتایی مثل یه ابر بهاری همش می باری می باری  بی قراری 
        یه وقتایی یه حسایی برات غریبن
        همه ادم های دنیا برات فریبن 
        یه وقتایی سر می زاری رو شونه های بی کسی و هی می باری
        یه وقتایی دلت بی قراره ،  قراره  دلت تا خود صبح بباره
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        سه شنبه ۱ اسفند ۱۳۹۶ ۱۹:۴۴
        درود بزرگوار
        زیبا و جالب بود خندانک خندانک
        علیرضا دادگر
        سه شنبه ۱ اسفند ۱۳۹۶ ۱۹:۳۹
        یه وقتایی دلت بی قراره ، قراره دلت تا خود صبح بباره
        بباره تا از رو بره بارون و ابر
        مملو از عشق و غم و دلدادگی
        من دلم دلداده ی عشق خداست
        اون خدایی که همیشه آشناست خندانک

        سلام استاد عزیز خندانک
        هرچقدر هم ادم غریب و تنها باشه
        خدا کنارشه
        ممنون خندانک خندانک

        مریم باغ شیرین(فاطمه)
        يکشنبه ۱۳ اسفند ۱۳۹۶ ۱۶:۱۲
        درود بیکران
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0