سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 18 خرداد 1404
    12 ذو الحجة 1446
      Sunday 8 Jun 2025

        حمایت از شعرناب

        شعرناب

        با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

        شعر، پویشی جاودانه در جستجوی حقیقت است. فرانتس كافكا

        يکشنبه ۱۸ خرداد

        آبیِّ چَشمانش

        شعری از

        امیررضا قاف

        از دفتر شعرناب نوع شعر ترانه

        ارسال شده در تاریخ شنبه ۲۷ آبان ۱۳۹۶ ۲۰:۵۷ شماره ثبت ۶۰۷۴۰
          بازدید : ۵۸۷   |    نظرات : ۱۲

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر امیررضا قاف
        آخرین اشعار ناب امیررضا قاف

        در دامِ چَشمانش، افتاده بودم من
        چَشمانِ او انگار، تیز چنگْ عقابی داشت
        با یک نظر من را، تا آسمان می برد
        یارِ نظر کرده، چَشمانِ آبی داشت
         
        تیرِ نگاهِ او، بر قلبِ من میخورد
        شیرین ترین دردی، که همْرَهم میشد
        چَشمی که درگیرِ عقل و دلی باید
        عقل و دلِ عاشق، وصلِ به هم میشد
         
        در هر تقلّایم، بی واسطه با عشق
        ناگفته هایم را، در چَشمِ او خواندم
        واژه کم آوَردم، آه ای خدای من
        در جمله ی اوّل، "من عاشقم" ماندم
         
        آتش به دل میزد، عمقِ نگاهِ او
        هوش از سرم میرفت، از بس که زیبا بود
        آبیِّ چَشمانش، دستی بر آتش داشت
         آبیِّ چشمانش، شاه بیتِ دنیا بود
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        دوشنبه ۲۹ آبان ۱۳۹۶ ۱۱:۱۵
        خندانک
        امیررضا قاف
        امیررضا قاف
        سه شنبه ۳۰ آبان ۱۳۹۶ ۱۸:۰۳
        ممنون خانوم عجم خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        عباسعلی استکی(چشمه)
        دوشنبه ۲۹ آبان ۱۳۹۶ ۲۲:۳۸
        درود گرامی
        جالب و زیباست خندانک خندانک
        امیررضا قاف
        امیررضا قاف
        سه شنبه ۳۰ آبان ۱۳۹۶ ۱۸:۰۳
        نظر لطفتونه جناب استکی خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        يکشنبه ۲۸ آبان ۱۳۹۶ ۱۱:۴۷
        خندانک خندانک خندانک
        امیررضا قاف
        امیررضا قاف
        دوشنبه ۲۹ آبان ۱۳۹۶ ۰۸:۳۵
        خندانک خندانک خندانک ممنون جناب انصاری
        ارسال پاسخ
        همایون فتاح(رند)
        دوشنبه ۲۹ آبان ۱۳۹۶ ۰۴:۳۹
        بال وپری گشودم از شعر بپروازها خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        امیررضا قاف
        امیررضا قاف
        دوشنبه ۲۹ آبان ۱۳۹۶ ۰۸:۳۵
        خندانک خندانک خندانک خندانک ممنون جناب فتاح
        ارسال پاسخ
        ســــــتوده
        ســــــتوده
        شنبه ۸ ارديبهشت ۱۳۹۷ ۱۱:۵۰
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        امیررضا قاف
        امیررضا قاف
        شنبه ۸ ارديبهشت ۱۳۹۷ ۱۲:۱۳
        سپاس دوست عزیز خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        منوچهر مجاهدنیا
        پنجشنبه ۲ آذر ۱۳۹۶ ۰۷:۳۵
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک به شعرناب خوش آمدید.
        امیررضا قاف
        امیررضا قاف
        شنبه ۸ ارديبهشت ۱۳۹۷ ۱۲:۱۳
        سپاس جناب مجاهدنیا خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        شاهزاده خانوم

        دوباره باز میزنه باد صدای بارون ااا دوباره باز میزنم پرسه تو خیابون ااا دوباره باز میمونم و یه دل داغون
        رضااشرفی فشی

        یاد آن ایام زیبا یاد بادااااا یاد آن طناز رعنا یاد باد اااا یاد آن ایام کج دارو مریض اااااا در بر آن ماه بیضا یاد باد اااا دلبری فرخنده فام و دلگشا ااااا عاشقی در بند سودا یاد باد اااا شرم این دارم که گویم یا دلم اااا آن همه شور و صفا را یاد باد اااا دوستان ببخشید که زیاد نوشتم اصل مشاعره یکی دو بیت است بداهه ای بود طاقت ماندن نداشت د
        میر حسین سعیدی

        مست از کلید و در شد شهزاده ای به سختی ااا خورشید و شب در آمیخت ساکن مباد لَختی
        شاهزاده خانوم

        روز به سختی از زیر در ااا از سوراخ کلیدها به درون آمد ااا اگر دست من بود ااا به خورشید مرخصی می دادم ااا به شب اضافه کار ااا سیگاری روشن می کردم ااا و با دود ااا از هواکش کافه ااا بیرون می رفتم
        رضااشرفی فشی

        راز این شه بیت داند خود حکیم کردگار ااااا لافتی الا علی لاسیف الا ذوالفقار

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        1