سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 5 اسفند 1403
  • روز بزرگداشت خواجه نصيرالدين طوسي - روز مهندسي
25 شعبان 1446
    Sunday 23 Feb 2025

      حمایت از شعرناب

      شعرناب

      با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

      تمام پلیدیها در خانه ای قرارداده شده و کلید ان دروغگویی است. امام حسن عسكري(ع)

      يکشنبه ۵ اسفند

      زخم

      شعری از

      علی سالاروند

      از دفتر و دِلم خون رنگ است... نوع شعر غزل

      ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۳۰ مهر ۱۳۹۶ ۰۲:۲۷ شماره ثبت ۶۰۰۳۹
        بازدید : ۸۹۲   |    نظرات : ۷

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر علی سالاروند
      آخرین اشعار ناب علی سالاروند

      اِمشَب از این دردِ نگار،  قلبم می خواند به دار 
      اَفسوس که می ماند به دل،  حسرَتِ دیدارِ یار 
      من چَنگ و تو زخمی بزن،  اَبرو کَمان،  گیسکَمندد 
      اِی اَخمِ تو من را سِزا،  اِی مهرِ تو پایان کار 
      اِمشب خروشِ عشقِ تو،  چون تار می آید صِدا 
      من هم که با سَر می دوم،  سمتِ تو را حلّاج وار 
      اَز صورَتَش آتش دَهد،  خونی که می گوید سُخن 
      آن جامِ پر گشته شراب،  سالِ سیاهه آزِگار 
      من تار و زخمم می زنند،  آید فریادم به گوش 
      من را فقط یادی زِ تو،  مانده چقدر وحشت بار 
      عشقم تو اینگونه نَبین،  بودش زِ جنسِ مردها 
      لب بسته می گوید سُخن از بس که مانده روزه دار 
      اینک در این دَخمه که من شرمِ حضورم می شود 
      روزی به سلطانی شوم،  محوِ به اَبرویِ نگار 
      اَکنون که من مستم هنوز،  رویِ رخسارِ تو بود 
      جانم شرابی بوده ای،  اَز جنسِ تلخِ روزگار 
      من عشقِ یاغیِ تو را در سینه خواهم کرد بند 
      دیرینه زخمی از تو که مانَد به قلبم یادگار 
      یک لحظه خاموشم نشد،  از اوّلین دیدار او 
      در معبد دل گفتمش،  شُکراً که دادش کردِگار 
      اصلاً به عصیانش نشد،  آن مهرِ آذر گونه اَش 
      من مبتلاتر می شدم،  زخمی زِ جنسِ نیشِ مار 
      یارم عجب خطّی زده،  بر آن دو چشم قاتِلَش 
      گیسویِ آشفته یِ او،  اِمشَب ندارم من قرار 
      #علی_سالاروندم
      1396/07/29
       
      ۱
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      عباسعلی استکی(چشمه)
      دوشنبه ۱ آبان ۱۳۹۶ ۱۲:۵۳
      درود گرامی
      سروده بسیار زیبا و دلنشین
      دستمریزاد خندانک خندانک خندانک
      علی سالاروند
      علی سالاروند
      سه شنبه ۲ آبان ۱۳۹۶ ۰۱:۲۹
      درود بر استاد
      ممنونم
      ارسال پاسخ
      علی سالاروند
      دوشنبه ۱ آبان ۱۳۹۶ ۱۰:۱۹
      پ.ن:پایان مصرع سوم: گیسو کَمَند
      ابوالحسن انصاری (الف رها)
      دوشنبه ۱ آبان ۱۳۹۶ ۱۳:۳۱
      درود برشما خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      علی سالاروند
      علی سالاروند
      سه شنبه ۲ آبان ۱۳۹۶ ۰۱:۲۹
      درود بر شما استاد بزرگوار
      ارسال پاسخ
      سیدابراهیم میری ((سید))
      سه شنبه ۲ آبان ۱۳۹۶ ۱۸:۳۶
      درود برشما
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      علی سالاروند
      علی سالاروند
      چهارشنبه ۳ آبان ۱۳۹۶ ۰۱:۱۳
      درود بر شما جناب میری سپاس گزارم
      ارسال پاسخ
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      6