شنبه ۱ دی
گفتگو شعری از محمد جهانگیری
از دفتر غزل نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۵ شهريور ۱۳۹۶ ۱۳:۱۴ شماره ثبت ۵۸۷۴۱
بازدید : ۸۰۶ | نظرات : ۱۰
|
آخرین اشعار ناب محمد جهانگیری
|
ای مهربان غمت را
در سینه می گذارم
با این بهانه هرشب ،
بی خواب و بی قرارم
با اینکه رفته ای از،
دنیای ِ تنگ ِ سینه
درآسمان یادت ،
ماه و ستاره دارم
باور نمی کنم در،
اقبالِ من نباشی
ترسیده بودم آخر،
هر لحظه بدبیارم
یک رودی از محبت،
پیوسته تا تو جاری
گاهی تورا عزیزم ،
حس می کنم کنارم
دنیا که غم ندارد
وقتی تو زنده باشی
مرهم تویی که هستی،
بر درد بی شمارم
تا روز وصل یاران ،
هر چند تا قیامت!
یارب عزیز خود را
نزد تو می سپارم .
|
نقدها و نظرات
|
سلام و عرض ادب بسیار سپاسگزارم لطفتان مستدام | |
|
درود بزرگوار گرامی بسیار سپاسگزارم محبت دارید | |
|
عرض ادب و احترام محضر حضرتعالی بسیار سپاسگزارم لطفتان مستدام | |
|
درود و عرض ادب بسیار سپاسگزارم از بذل توجه تان سربلند باشید | |
|
درود و عرض ادب بسیار سپاسگزارم محبت دارید | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
بسیارزیبابود