پنجشنبه ۲۹ آذر
|
دفاتر شعر حمید رفیعی راد (کوروش)
آخرین اشعار ناب حمید رفیعی راد (کوروش)
|
روزگاری پُرِ از نیرنگ است
همه جا آتش و پر ازجنگ است
جای آب خون شده جاری به زمین
آتش اسلحه هم آهنگ است
باز اُمیّه ای دگر آمده است
دل و جانش پُرِ ازنیرنگ است
سیَه و چون شب تیره دل او
قاتل بچّه و زن، دل سنگ است
زده بر هم همه ی حرمت ها
چهره اش پر زِ نشانِ ننگ است
داعش و قتل به هم پیوستَه ست
صلح خاموش و دگر بیرنگ است
به جهان بی خبری باز وزید
می توان چهره ی شیطان را دید
باز پنهان شده رنگ و رخ عشق
باز قحطی شده در شهر دمشق
انفجاری به پاست در بازار
گردن و تیغی و بر پاشد دار
کودکی گم شده زیر آوار
زنِ خونینِ به زیرِ دیوار
خودکشی صاحب سبکیست جدید
از سیاهی شده این رسم پدید
همه جا خون و خاک درهم شد
کمر آدمی این جا خم شد
عرقِ شرم روان گردیدست
و بشر روز بدی را دیدست
باز این هل منِ انسانیت است
که به پاگشته تو گویی زِالست
دوباره خاست به پا غیرت ما
شده همرنگ خدا سیرت ما
وَ گذشتیم ما زِ نام و زِ ننگ
عرصه بر داعشیان هم شده تنگ
سربلند گشته دوباره ایران
حرمت پاس داری و شیران
زده برهم شبِ این بی خبران
وُ زِ ریشه کندیم شرّ بدان
ما که آثار زِ دستان داریم
پاس ایران زِ دل و جان داریم
96/04/26
حمید رفیعی راد (کوروش)
|