سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        من اگر می مردم

        شعری از

        مهدی علیکاهی

        از دفتر من اگر می مردم نوع شعر نیمائی

        ارسال شده در تاریخ جمعه ۲ تير ۱۳۹۶ ۱۹:۳۹ شماره ثبت ۵۶۸۵۸
          بازدید : ۵۰۷   |    نظرات : ۱۸

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه

        من اگر می مردم
        آسمان آبی بود 
        و زمین ها سر سبز 
        بلبلان می خواندند
        اندرین جنگل سبز 
        من اگر می مردم
        قصه ها شاد بودند 
        همگی ختم به خیر 
        کودکی می خندید به زمین خوردن سرو 
        من اگر می مردم
        همه لبخند به لب خوش و بش می کردند 
        همه خوبی هایم یک به یک می گفتند 
        ولی در خاک غریب
        اندرین ظلمت شب 
        می رسد ناله ی تنهایی باد 
        شنوم زوزه ی بی یاری گرگ 
        لاش خوران می آیند 
        تشنه از هیچی صحرای بزرگ 
        آری من زنده ام 
        آسمان ها تیره 
        جنگلان سوخته از آتش خاموشی دل
        بلبلان در قفس اند 
        همگی می گریند 
        گریه از غبغب بی حنجره شان 
        کرکسان آزادند
        همه پرواز کنان می خندند 
        همه آواز کنان می بالند 
        و از آن دور دست ها 
        شبحی می آید 
        شاید آن مرد غریب 
        ناجی خلوت تنهایی ماست 
        کوزه ای بر دوشش 
        کوزه ای پر شده از آب خنک
        جرعه ها می باید 
        تا کنم تشنگی ام را تیره 
        و شبح نزدیک شد 
        خسته و غم زده و خاک آلود 
        کوزه اش خشکیده 
        کوزه اش پر شده از حُرم بیابان غریب 
        آری من زنده ام 
        و چه درد است ازین بالا تر ؟ 
         
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        يکشنبه ۴ تير ۱۳۹۶ ۰۸:۴۰
        درود گرامی
        غمگین و زیباست خندانک
        مهدی علیکاهی
        مهدی علیکاهی
        يکشنبه ۴ تير ۱۳۹۶ ۱۲:۰۴
        درود بر شما .
        متشکرم
        ارسال پاسخ
        عمادالدین صفائی(صاد)
        يکشنبه ۴ تير ۱۳۹۶ ۰۴:۱۴
        سلام دوست خوبم خندانک خندانک
        آفرین خندانک خندانک خندانک خندانک
        درود بر تو نیمایی قشنگی بود
        راستش از نیماییت بیشتر خوشم آمد خندانک خندانک خندانک
        احسنت خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        مهدی علیکاهی
        مهدی علیکاهی
        يکشنبه ۴ تير ۱۳۹۶ ۱۲:۰۴
        سلام عزیز دل .
        متشکرم .
        ارسال پاسخ
        محمد فروزان
        يکشنبه ۴ تير ۱۳۹۶ ۰۸:۲۴
        خندانک خندانک خندانک
        تو اگر می ماندی
        آسمان آبی بود
        تو اگر می ماندی
        قصه ها شاد بودند

        سلامت باشید و نویسا
        خندانک خندانک خندانک
        مهدی علیکاهی
        مهدی علیکاهی
        يکشنبه ۴ تير ۱۳۹۶ ۱۲:۰۵
        خیلی متشکرم دوست گلم .
        ارسال پاسخ
         موسی عباسی مقدم
        يکشنبه ۴ تير ۱۳۹۶ ۰۸:۳۳
        درود بزرگوار زیبا بود خندانک خندانک خندانک
        مهدی علیکاهی
        مهدی علیکاهی
        يکشنبه ۴ تير ۱۳۹۶ ۱۲:۰۵
        درود بر شما .
        متشکرم .
        ارسال پاسخ
        سینا دژآگه
        يکشنبه ۴ تير ۱۳۹۶ ۰۹:۰۴
        درود بر شما همایون جان خندانک
        بنده هم مثل عماد عزیز این نیمایی بیشتر به دلم نشست. خندانک
        (هرچند زیاد با سبکهای نو انس نمی گیرم)
        ولی قشنگ نوشتی خندانک
        آفرین دوست خوبم خندانک
        موفق باشی خندانک
        مهدی علیکاهی
        مهدی علیکاهی
        يکشنبه ۴ تير ۱۳۹۶ ۱۲:۰۵
        درود بر تو سینای عزیز .

        متشکرم
        ارسال پاسخ
        ابوالفضل رمضانی  (ا تنها)
        يکشنبه ۴ تير ۱۳۹۶ ۱۱:۴۶
        سلام جمشید عزیز.
        این شعرت را حسابی دوست داشتم فوق العاده بود،شده بود شبیه شعر های سهراب.
        زیا زیبا زیبا

        اما چند پیشنهاد داشتم برایت

        به جای اندرین که واژه ی قدیمی و دور از کاربرد است میتوانی بگذاری "در دلِ"(در دل جنگل سبز)

        قصه ها شاد بودند....کمی ریتم را بهم زده اگر باشد (قصه ها شادی بود) بهتر میشود.

        می رسد ناله ی تنهایی باد
        شنوم زوزه ی بی یاری گرگ
        لاش خوران می آیند
        پیشنهاد من برای این تیکه این است:
        میرسد ناله ی تنهایی باد(خودش)
        زوزه ی خسته ی گرک
        و صدای پر کرکس در باد

        به جای اری من زنده ام← زنده ام من زنده(ریتمش بهتر میشود)


        واز آن دور دست ها ←و از آن دور که بود

        در مجموع شعرت بسیار عالیست،و این ها هم پیشنهاداتی بود که میتوانی نپذیری.

        درپناه حق خندانک

        مهدی علیکاهی
        مهدی علیکاهی
        يکشنبه ۴ تير ۱۳۹۶ ۱۴:۱۸
        با سلام خدمت شما .
        باز هم متشکرم بابت این حجم از دانایی و انتقاد و پیشنهاد سنجیده ات .
        حتما در نیمایی بعدی لحاظ خواهم کرد .
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        يکشنبه ۴ تير ۱۳۹۶ ۱۳:۲۰
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        مهدی علیکاهی
        مهدی علیکاهی
        يکشنبه ۴ تير ۱۳۹۶ ۲۲:۱۶
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        حسام الدین مهرابی
        يکشنبه ۴ تير ۱۳۹۶ ۱۴:۰۰
        درود بر شما دوست گرامی
        زیبا و دلنشین و پر احساس سرودید
        احسنت...
        مهدی علیکاهی
        مهدی علیکاهی
        يکشنبه ۴ تير ۱۳۹۶ ۲۲:۱۶
        درود
        متشکرم از لطف شما
        ارسال پاسخ
        علی رفیــــعی وردنجانی
        يکشنبه ۴ تير ۱۳۹۶ ۱۵:۲۸
        سلام و درود حضور جناب همایون خندانک
        بسیار عالی و زیبا سروده اید خندانک
        سرشار از احساس و با خوش ذوقی تمام قلم زده اید. خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        مهدی علیکاهی
        مهدی علیکاهی
        يکشنبه ۴ تير ۱۳۹۶ ۲۲:۱۷
        با سلام و احترام .
        متشکرم از اینکه وقت گذاشتید .
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        5