سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        مستی

        شعری از

        مهدی علیکاهی

        از دفتر غزل های نا تمام نوع شعر دوبیتی

        ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۲۱ اسفند ۱۳۹۶ ۰۷:۵۲ شماره ثبت ۶۳۶۹۵
          بازدید : ۵۶۳   |    نظرات : ۹

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه

        تا که من مست نفس می کشم 
        درد سبو بهر هوس می کشم 
        بهر هوس چیدن میوه حلال
        باده ی انگور ملث می کشم 
         
        از چه ای غمگین تو بیا می بریز 
        مست نه ایم ، جام پیاپی بریز 
        مست که شوی راه شود سنگ لاخ 
        راه نرو ، عشوه و لی لی بریز 
         
        مست شدم نزد من آمد یار 
        زود پسر جام زمرد بیار 
        شیشه ی گیلاس چو او را کم است 
        خیز تو دل آمده مه در کنار 
         
        برده پیام دل ما قاصدک 
        می چشد او از می ما کم کمک 
        پنجره بگشا هوا را ببین 
        اشک خدا هم می چکد نم نمک 
         
        مه به کنار و می انگور دست 
        بخت امروز ز عالم سر است
        خنده ز دل میکنم انگار من 
        یاد برم آن که دلم را شکست 
         
        می که چنین روز مرا یار گشت 
        مست شد و همدم و غمخوار گشت 
        وه دل من می ز کجا مست شد ؟
        مست ز بوی موی دلدار گشت
         
        بوسه زدم بر رخ دلدار بس
        بی تو نیاید نفسم یک نفس
        ای تو گل لاله ی پرخون من 
        روییده ای نیک تو بی خار و خس 
         
        مستی من بس به درازا کشید
        روح خدایی به تنم می دمید 
        مه به کنار و من و می هر دو مست 
        جام شکست وقت به هوشی رسید 
         
        یار کجا ؟ فاصله تا آفتاب 
        مشتری ام من ندیده ماهتاب
        ماهی تنگ ازلی بوده ام 
        هیچ ندارم خبر از روی آب 
         
        بوسه کجا بر رخ معشوق خورد ؟ 
        جام می آن بوسه ها از من برد 
        جام می افتاد و شکست و بریخت 
        مستی من همچو دلم زود مرد
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
        سه شنبه ۲۲ اسفند ۱۳۹۶ ۱۱:۲۶
        خندانک
        خندانک
        خندانک
        مهدی علیکاهی
        مهدی علیکاهی
        چهارشنبه ۲۳ اسفند ۱۳۹۶ ۰۹:۳۹
        🌹🌹🌹
        ارسال پاسخ
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        چهارشنبه ۲۳ اسفند ۱۳۹۶ ۱۸:۰۰
        خندانک خندانک خندانک
        مهدی علیکاهی
        مهدی علیکاهی
        چهارشنبه ۲۳ اسفند ۱۳۹۶ ۲۰:۵۰
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        صحبت  پارکی ( صُبی )
        سه شنبه ۲۲ اسفند ۱۳۹۶ ۱۰:۳۳

        شاعر گرانمهر
        جناب جمشید همایون عزیز
        با سپاس از خلق این همه دوبیتی زیبا و دلنشین و تحسین بر انگیز...
        ملس: ترش و شیرین
        ملث ؟...
        سلام
        مهدی علیکاهی
        مهدی علیکاهی
        چهارشنبه ۲۳ اسفند ۱۳۹۶ ۰۹:۳۹
        با سپاس از شما استاد گرانقدر برای مطالعه ی سیاهه ی این حقیر
        حق باشماست و‌ملس صحیح است
        اینم از کهنه سوادی است که در ما خشکید
        درود بر شما
        ارسال پاسخ
        غلامعلی همایونی (شمیم)
        سه شنبه ۲۲ اسفند ۱۳۹۶ ۱۱:۳۳
        سلام و احترام جناب همایون
        دستمریزاد و خدا قوت
        زنده و پاینده باشید
        عزت زیاد
        ⚘⚘⚘
        مهدی علیکاهی
        مهدی علیکاهی
        چهارشنبه ۲۳ اسفند ۱۳۹۶ ۰۹:۴۰
        سلام و عرض ادب و‌احدرام خدمت شما استاد بزرگوار
        سرفراز باشید
        ارسال پاسخ
        محتشم فتحی آذر
        پنجشنبه ۲۴ اسفند ۱۳۹۶ ۲۰:۲۴
        خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        5