دوشنبه ۳ دی
|
دفاتر شعر محمد ایثاری نیا (جوینی)
آخرین اشعار ناب محمد ایثاری نیا (جوینی)
|
پنهان رخ خورشید
پس آن همه
سیاهی ابرها
به سان
گیسوی مشکین میترا
نقاب از چهره
برگیرد
به امید روشنی دلها.....
برمی جهد
از دلِ سنگِ سخت
"آتش"
درون غارِ تاریکی ها.......
زایش عاشقانه ی مهر است
حتی اگر
به سردی جانسوز
بگذرد
این طولانی ترین شب
که هست
نام بزرگش یلدا..............24/09/95
پی نوشت:
شب چله برای ایرانیان شب تولد میترا(مهر) خداوندگار روشنایی است.
در این شب میترا از دل سنگی درون غاری به دنیا میآید.
در هنگام تولد تنها یک کلاه بر سر دارد و شمشیر و تیروکمان در دست .
برخی زاده شدن مهر از درون سنگ را استعاره از فروغ ناشی از برخورد دو سنگ به هم میدانند.
ایرانیان و بسیاری از دیگر اقوام آن را مبارک میدارند و این شب را جشن میگیرند.
ایرانیان باستان با این باور که فردای شب یلدا با دمیدن خورشید،
روزها بلندتر میشوند و تابش نور ایزدی افزونی مییابد.
آخر پاییز و اول زمستان را شب زایش مهر یا زایش خورشید میخواندند و
برای آن جشن بزرگی بر پا میکردند......
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
درود استادبزرگوارم
بسیارزیبا بود
یلداست بگذاریم هر چه تاریکی هست
هرچه سرما و خستگی هست
تا سحر از وجودمان رخت بربندد
امشب بیداری را پاس داریم
تا فردایی روشن راهی دراز باقیست
شب یلدا مبارک!