سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 8 ارديبهشت 1403
    19 شوال 1445
      Saturday 27 Apr 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        شنبه ۸ ارديبهشت

        آن چهار نفر

        شعری از

        علی میرزایی( هیچکاک)

        از دفتر مرگ کلمه نوع شعر سپید

        ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۲۶ آبان ۱۳۹۵ ۲۳:۱۲ شماره ثبت ۵۱۶۷۰
          بازدید : ۳۸۵   |    نظرات : ۳

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر علی میرزایی( هیچکاک)
        آخرین اشعار ناب علی میرزایی( هیچکاک)

        «برای محبوب ترین گروه موسیقی تمام دوران»
        چهار نفر به دور هم
        مینوازند 
        فریاد میکشند
        و خاطره میسازند
        تصویرشان بر دیوار اتاق 
        و عشقشان در دل
        از نوجوانی
        در امتداد جوانی
        و تا مرگ
        «متالیکا»
        چقدر خوش آهنگ بود این نام
        برای نوجوانی در مرز بلوغ
        و چه اعتراضی بود در ترانه هاشان
        برای جوانی معترض
        موسیقی شان گوشم را درید
        در فضای «اندک اندک»
        و مرا بیدار کرد
        در ترنم «شبانگاهان»
        متالیکا
        مرغ سحر من بود
        که فریاد میکشید
        به جای ناله سر کردن
        مرا با ابتذال ترانه های پاپ کاری نبود
        من گوش به آنها سپردم و آن گیتار وحشی شان
        آنزمان که همقطارهایم،لب کارون میخواندند
        و واویلا سر میدادند برای لیلی
        اکنون مینگرم به دیوار اتاق
        به چهار نفر
        ایستاده در یک پوستر
        که جاودانند
        در قلب من
        در روح موسیقی
        و در تاریخ
        ۳
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        پنجشنبه ۲۷ آبان ۱۳۹۵ ۱۴:۳۸
        درود جناب هیچکاک
        لب کارون هم آن روز ها گل باران بود
        رفتی دنبال متالیکا
        حالا لب کارون
        تنها گرد و خاک بارون خندانک
        علی میرزایی( هیچکاک)
        جمعه ۲۸ آبان ۱۳۹۵ ۰۹:۱۸
        درود بر شما جناب استکی
        ممنون که همیشه به آثار من لطف دارین.
        والا متالیکا اومد دنبال ما
        کارون دوره شما گلبارون بوده،به ما نرسید
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0