يکشنبه ۲ دی
|
دفاتر شعر لمیا_سبتی پور(سلطانی)
آخرین اشعار ناب لمیا_سبتی پور(سلطانی)
|
رنگ بی کسی حجم تنم
چه بی گناه مقابلت
رنگ باخت
گفتم سلام
گفتی سلامت بر باد
برنده بود عطر نفس هایت
غریبه نبودی
ولی در آغوشت آشنایی ندیدم
چه بی ریاست چشمانم
چه نادان ست آهنگ دلم
چه اسیر است صفات ابلهانه ام
فروختم گوهر خویش را به نامردی
فاصله ها لبریز شد
اگرعشق بود!
هراس مرزبان خط می خورد
از آئین گم شدن
چقدر رنگ بی کسی
برایم برازنده ست
تو با کلاغان پرقیل وقال هم نوشی
و من ،چوب سرد نگاهت را
در میان شعله های انتظار
به آغوش می کشم
دل طغیان زده ام
در لحظه های بی کسی
آه می کشد!
فریاد می زنم:
قصه ی جنگ سیاهم
خاموش !خاموش!
_______________
نگرانی هایم با قایق شکسته بر حسرت روزهای رفته
هنوز در وسط دریا پارو می زنند .
چه روان می گذرند و ذره ذره می مانند ومن همچون درخت
تنومند برگهایم را حراج باد های سهمناک کردم.
لمیا آبان ۹۵
|
|
نقدها و نظرات
|
سلام ودرود بر وجودتان بانوجان زیباترررر حضور گرمتان سپاس | |
|
درود گرانقدر شما لطف دارید سپاس بابت همراهی وتوجهتون سرفراز باشید | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.