دوشنبه ۳ دی
روز پزشک ... شعری از علیرضا مسیحا
از دفتر عاشقانه نوع شعر ترانه
ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۱ شهريور ۱۳۹۵ ۱۴:۱۴ شماره ثبت ۴۹۶۰۵
بازدید : ۸۱۴ | نظرات : ۱۷
|
آخرین اشعار ناب علیرضا مسیحا
|
وقتی پزشک حاذقی باشی
درد مریضت رو تو میدونی
حس میکنی هرم نفس هاشو
حرفاشو از چشماش تو می خونی
حس بدی داری زمانیکه
با ناله از تو خواهشی داره
شادی ، زمانیکه تو میبینی
خنده به لب ، آرامشی داره
گاهی تو میبینی که بیماری
پولی نداره ، میشه شرمنده
دستش رو میگیری بهش می گی
روزیه ما دست خداونده
ای وای بازم حال تو بد شد
میگن مریضت تو کما رفته
نبضش رو میگری ، میاد یادت
حرفی که می زد اول هفته
گفتش برای من نکش زحمت
من آخر هفته دیگه می رم
سنی گذشته از من ای دکتر
روحم جوونه گرچه من پیرم
قدر جونیتو بدون دکتر
از ما فقط عشقه که می مونه
دنیا همیشه با همه خوبیش
بالا سرِ ما فاتحه خونه
پشت اتاق انتظار از صبح
تسبیح دست بچه هاش بوده
هرچی که بابا پیر باشه ، باز
صد ساله هم باشه بره ، زوده
خط سفید و بوق ممتدی
اشک چشاتو میکنه جاری
شُک میدی و اون برنمیگرده
غم تویه قلبت از غمش داری
دکتر تو رو حس می کنم ، دیدم
بیخوابی آ و استرس هاتو
انقدر زحمت میکشی هر روز
تا کج نزاری جایی پاهاتو
فردی به طعنه گفت و من دیدم
دکتر تو ماهی چند می گیری؟؟
اصلا نمی بینه پس از درمان
افسردگی هایی که می گیری
امروز ، روز توست ، روزیکه
دنیا به اسمت می کنه تعظیم
روزت مبارک ای پزشک من
این شعر با عشق تو شد تنظیم
#علیرضا_مسیحا(تلخابی)
01/06/1395
ساعت :10:50 - دوشنبه
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
سلام برادربزرگوارم
بسیارزیبا بود
مبارک تمام پزشکان عزیزبالاخص
پزشکان عزیزوشاعر سایتمون