شنبه ۳ آذر
|
دفاتر شعر احمدی زاده(ملحق)
آخرین اشعار ناب احمدی زاده(ملحق)
|
ماه بر فراز
آسمان می خندد
وقتی ابری می گرید.
پ.ن
خنده حُباب عاقبتش انفجار است.
سلام در اطلاعیه و پیامی که چند وقت پیش ارسال نمودیم با عنوان شاعر در دست تعمیر! عده ایی از عزیزان پرسجو نمودند و عده ایی دیگر ناراحت و قهر کردن و مارا متهم به چیزهایی کردن منجمله ورود به فضای خصوصی! که انگار از جایی که امدن بالا و پایین انهارا رصد نمی کنند و ازشون باج نمی گیرند و تهدیدشان نمی کنند اگر در ناب برید ابرویتان را میریزیم و اشعارتان را حذف می کنیم و انتشار نمی دهیم !! و یا عده ایی دیگر فکر کردن خدای ناکرده ما داریم به انها توهین می کنیم و عده ایی چیزهایی را علم کردن و ادعای هایی نمودن که به گروه خونشان نمی خورد چه برسد به الفبای شعر و شاعری و حریم ها ووو.. خب باشه اینطور فکر کنید وقتی شمائی که دیگر رگ غیرت خود را زدید و سیب زمینی شدید توقعی دیگر از شما نیست یا اینکه هنوز من بیچاره بعد از۲۵ سال زندگی در اروپا هنوز رطوبت مثل شما ها در من اثر نکرده و همان ساز قدیمی و تعصب های خانوادگی ووو را به دوش می کشم و شما انسانها متمدنی که تابع نظریه فروید هستید که همه عقده های بشریت را از عدم روابط سکسی می دانید لذا برای همین اساس است هر وقت وارد مکانی می شوید تنها محور تفکرتان چگونه ارضا کردن حالت جنسی تان می باشد ابتدا برادر خواهر مادرم دخترم می کنید و در کوچکتر فرصت به انها رحم نمی کنید و تجاوز می کنید!
اری شاعر نما ی در دست تعمیر تو اگر چیزی زیر پوستت نیست چرا قهر می کنی و اه و ناله هااا می کنی لابد شنیدی می گن فحشی بینداز صاحبش خودش آنرا بر میدارد ما که فحش ندادیم که اینقدر به هم ریختید و خودتانرا لو دادید که ... خلاصه
ما در این حریم و فضای بی ریای شعرناب که خالی از اشکال نیستیم و ادعای معصومیت هم نمی کنیم اگر می خواستیم مثل شما فکر کنیم و مکانی بی در و پیکر داشته باشیم حروف لاتین را بر نمی داشتیم اطلاعیه دادن ایمیل و شماره تلفن دادن را منع نمی کردیم چرا که به نفع ما بیشتر می شد و کلی بازدید و هیجان ایجاد می کردیم و همیشه ادم خوبی بودیم و از برکات فاحشه یودن ذهن کثایفتان به ما می ماسید اما نه کور خواندید این بر خورد های ما مانند الک است که نخاله های امثال شما که در پی اموری غیر ادبیات می گردند در این فضا را جدا و دور می اندازد
و بدانید خنده های مسموم شما
عاقبتش انفجار است چون حبابی پیش نیستید.
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
درود استادبزرگوارم احمدی زاده
بازهم مهمان افراغ اندیشه ای به روز وناب بودم
چون همیشه کوتاه اما پرازمعنا پرازکنایه
نمی خواستم دیگه چیزی درموردپانوشت بگم چون بارها گفتم
وتکرارنیازنیست اما
فقط به این نکته اشاره می کنم که همان گونه که یک کشور یک شهر به امنیت وآرامش ونظم احتیاج داره ویک خانه یک مدرسه یک اداره ویک انجمن ادبی هم احتیاج داره به مدیریت ونظم وضابطه ، حال می خواهد این انجمن مجازی باشد یا
حقیقی فرقی نمی کند واتفاقن درفضای مجازی به کنترل ومدیریت بهتر و بیشتری نیازهست به دلیل اینکه افراد همدیگر را نمی شناسند وحتی ظاهرهم رانمی بینند وفقط درحد یک تصویر یا یک نوشته ومتن باهم درارتباطند وامکان خطا فساد وآشوب خیلی بیشتروراحت تراست
وبه خاطر همین هم درتمام سایتها این امکان هست که مدیریت بتونه برای حفظ امنیت وآرامش وکنترل جرم های اینترنتی
به پیامها دسترسی پیدا کندولی این دلیل نمی شود که مدیران سایتها را متهم کنیم که تمام پیامهارا می خوانند !!
معمولن وقتی شکایتی ازیکی ازکاربران به مدیریت میشه که کسی مزاحمتی براش ایجاد شده مدیر سایت پیگیری می کنه و
واجب هم هست و وقتی بارها وبارها کاربران زن بخصوص از برخی افراد گله می کنند وپیش مدیریت اعتراض می کنند مدیر هم موظف هست به گوش افرادمتخلف یک جور برسونه ودرواقع بردزنه که دیوارخبرشه وبدانند که چه خبره ومزاحم افرادنشند وتک به تک هم معمولن پیام می دهند وگوشزد می کنند اما گاهی فایده ای نداره وبازهم عده ای تکرارمی کنند این کارو ومزاحم افرادبخصوص بانوان ما میشند
اگر واقعن مدیریت سایت تمام پیامهارو می خوند و ازاین کار ش لذت می برد که اصلن نیازی به بازگو کردن این امرنبود ومی توانست هیچی نگوید ومدام برتمام پیامها کنترل کند وازجیک وپوک همه سردربیاورد ولذت ببرد وهیچی هم نگوید وبگذارد همه به این کارادامه دهند واتفاقن برای سایتش بهترهم بود
وبه قول خوداستاد احمدی زاده
اگر خوشمان میامد ازخواندن مطالب خصوصی شما که حروف لاتین را بر نمی داشتیم اطلاعیه دادن ایمیل و شماره تلفن دادن را منع نمی کردیم چرا که به نفع ما بیشتر می شد و کلی بازدید و هیجان ایجاد می کردیم و همیشه ادم خوبی بودیم و از برکات فاحشه یودن ذهن کثیفتان به ماهم می ماسید!!!!!!!!!!!!!! وهیچی نمی گفتیم وبی خیال می نشستیم تمام پیامهای شمارا می خواندیم وماهم لذت می بردیم وبرای خودمان کلی داستان از زندگی شما درست می کردیم وخودمان هم جزوی ازشما می شدیم شماره تلفنها وآدرس همه تان می رسید دستمان وکیف می کردیم وماهم مزاحم ناموستان می شدیم!!
درست مثل خودتان !!!