سروهاايستاده ميميرند(بيادليلا اسفندياري شيرزن كوهنوردايراني)

مرا دنبال کنید

رنگ شــعــر

رنگ زمینه

دفاتر شعر کریم لقمانی سروستانی

آخرین اشعار ناب کریم لقمانی سروستانی

كوله بارش سنگين

گامهايش استوار

نگاهش سوي قله

گاشربروم 2 درانتظارصعوداين شيرزن

يخچالها يكي يكي درنورديد

خسته گي مرده بود درتن اش

گامهايش همچنان توانمندومقاوم

آنچنان قايقي درامواج آرام دريا

براي فتحي ديگروافتخاري برتر

برفراز قله رسيدبا اشك شوق

پرچم افتخار گشود

نانگاپاربات .غارپِروُ

دنا ودماوند

سهندوسبلان

اشترانكوه وديواره عظيم علم كوه

درانتظارديداردوباره اش

گوشها انتظار شنيدن طنين صداي گرمش بربلنداي قله

هيچ كس اين را نميدانست

خنده ها آبستن غمهاست

ليلا گام برقله گذاشت

اما هرگز نتوانست افتخارش با قلم ترسيم كند

غيرازتصويرش برفراز قله

دربرگشت دچار سانجه شد

ليلا ايستاده مُرد هرچندسروي استواربود

ودردل يخچالهاي عظيم گاشر به آرامش رسيد

تا هميشه جسم بي جانش  مصون بماند

ديگر ليلا نيست

نامش .تصويرش .شجاعت اش ماندگار

تا صعودي ديگر

شايد شاهدجسم بي جانش درقلب يخچالها باشيم
**
اورفت وُنامش گشته ماندگار – تنها ازاو عكسي مانده يادگار
s@rv
جمعه ۳۱ تير، پيکر ليلا اسفندياری در ارتفاعات هيماليا و بين شکاف های يخی براي هميشه آرام گرفت. بانوئي که صعودهای زمستانی اش از مسيرهای مختلف به قلل و صعودش از ديواره علم کوه، فقط گام های نخست او در بلندپروازی های بی نظيرش دركوهنوردي بود.
هرچندنه نثربودونه نظم ، آنرا بحساب قلم ناتوانم بگذاريد تنها احساس درون بودچون درساليان طولاني فعاليت دراين رشته خودنيز شاهدازدست دادن تنها برادرم وچندنفرازهمنوردان ديگرم بودم

۰

شاعر درخواست نقد دارد