سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

دوشنبه 5 آذر 1403
  • روز بسيج مستضعفين، تشكيل بسيج مستضعفين به فرمان حضرت امام خميني -ره-، 1358 هـ ش
24 جمادى الأولى 1446
    Monday 25 Nov 2024
      مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

      دوشنبه ۵ آذر

      فریاد

      شعری از

      سلطان محمد الهی وردک

      از دفتر گلزخم نوع شعر غزل

      ارسال شده در تاریخ شنبه ۱۴ فروردين ۱۳۹۵ ۱۰:۵۷ شماره ثبت ۴۶۰۵۰
        بازدید : ۵۳۱   |    نظرات : ۲۲

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر سلطان محمد الهی وردک

      {طرح : شاملو
       
       
      شب با گلوی خونین
       
       
      خوانده ست دیر گاه
       
       
      دریا
       
       
      نشسته سرد
       
       
      یک شاخه
       
       
      درسیاهی ی جنگل
       
       
      بسوی نور
       
       
      فریاد میکشد.}
       
       
      برداشتی از {طرح} " باغ آیینه " شاملو
       
       
       
       
       
                          فریاد
       
       
       
       
      یک شاخه یِ ز جنگل گم در سیاهی ام
       
       
      محکومِ مرگ ؛ منتهی یِ بر تباهی ام
       
       
      شب تا ، که من  بسوی نور فریاد میزنم
       
       
      دریا ، چه سرد شاهدِ بر بیگناهی ام
       
       
      الهی
       
       
       
       
      ۱
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      احمدی زاده(ملحق)
      يکشنبه ۱۵ فروردين ۱۳۹۵ ۱۱:۱۸
      خیلی خیلی خوش امدید به شعرناب مقدمتان گلباران امیدواریم خدمتگزار خوبی برایتان باشیم خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)
      يکشنبه ۱۵ فروردين ۱۳۹۵ ۰۴:۵۲
      خندانک خندانک
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      يکشنبه ۱۵ فروردين ۱۳۹۵ ۰۸:۴۹
      خندانک خندانک خندانک به شعرناب خوش آمدید خندانک خندانک خندانک خندانک
      درود
      قلم خوبی دارید خندانک خندانک خندانک
      امیدوارم موفق باشید خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      عباسعلی استکی(چشمه)
      يکشنبه ۱۵ فروردين ۱۳۹۵ ۱۶:۲۵
      به شعر ناب خوش آمدید خندانک خندانک خندانک
      منوچهر مجاهدنیا
      يکشنبه ۱۵ فروردين ۱۳۹۵ ۰۴:۲۸
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک به شعرناب خوش آمدید.
      وحید کاظمی
      يکشنبه ۱۵ فروردين ۱۳۹۵ ۰۵:۰۴
      خندانک خندانک خندانک خندانک
      به محفل ناب شعر خوش اومدید
      خندانک خندانک خندانک خندانک
      عباس زارع میرک آبادی
      يکشنبه ۱۵ فروردين ۱۳۹۵ ۰۶:۰۵
      درود بر شما عزیز
      حالتی از حیرانی را به تصویر کشیده اید
      آفرین
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      منصور شاهنگیان
      يکشنبه ۱۵ فروردين ۱۳۹۵ ۰۶:۲۶

      درود بر شما و

      کلام شما ...

      موفق و پیروز باشید ...

      خندانک خندانک خندانک

      خندانک خندانک خندانک
      صفیه پاپی
      يکشنبه ۱۵ فروردين ۱۳۹۵ ۰۷:۲۷
      ................. خندانک خندانک خندانک ...................
      زیبااا سرودید همشعر خوبم خندانک خندانک خندانک
      مقدمتان گلبارااان خندانک خندانک
      ................. خندانک خندانک خندانک ......................
      تقدیم به اهالی خوب شعر ناب:

      دختر کوچکی در یک کلبه محقر دور از شهر در یک خانواده فقیر به دنیا آمده بود. زایمان، زودتر از زمان مقرر انجام شده و او نوزادی زودرس، ضعیف و شکننده‌ای بود، طوری که همه شک داشتند او زنده بماند. وقتی ۴ ساله شد، بیماری ذات‌الریه و مخملک را با هم گرفت، ترکیب خطرناکی که پای چپ او را از کار انداخت و فلج کرد؛ اما او خوش‌شانس بود..
      او خوش شانس بود چون مادری داشت که او را تشویق و دلگرم می‌کرد. مادرش به او گفت: علی‌رغم مشکلی که در پایت داری، با زندگیت هر کاری که بخواهی می‌توانی بکنی، تنها چیزی که احتیاج داری ایمان، مداومت در کار، جرأت و یک روح سرسخت و مقاوم است. بدین ترتیب در ۹ سالگی دختر کوچولو بست‌های آهنی پایش را کنار گذاشت و بر خلاف آنچه دکترها می‌گفتند‌ که هیچ‌گاه به طور طبیعی راه نمی‌رود، راه رفت و ۴ سال طول کشید تا قدم‌های منظم و بلندی را برداشت و این یک معجزه بود!
      او یک آرزوی باور نکردنی داشت، آرزو داشت بزرگ‌ترین دونده زن جهان شود؛ اما با پاهایی مثل پاهای او این آرزو چه معنایی می‌توانست داشته باشد؟ در ۱۳ سالگی در یک مسابقه دو شرکت کرد و در تمام مسابقات آخرین نفر بود. همه به اصرار به او می‌گفتند که این کار را کنار بگذارد، اما روزی فرا رسید که او قهرمان مسابقه شد!
      از آن زمان به بعد ویلما رادولف در هر مسابقه‌ای شرکت کرد و برنده شد. در سال ۱۹۶۰ او به بازی‌های المپیک راه یافت و آنجا در برابر اولین دونده زن دنیا، یک دختر آلمانی قرار گرفت که تا به حال کسی نتوانسته بود او را شکست دهد؛ اما ویلما پیروز شد و در دو ۱۰۰ متر، ۲۰۰ متر و دو امدادی ۴۰۰ متر ۳ مدال المپیک گرفت. او اولین زنی بود که توانست در یک دوره المپیک ۳ مدال طلا کسب کند.
      در حالی که گفته بودند او هیچ وقت نمی تواند دوباره راه برود!
      ابوالحسن انصاری (الف رها)
      يکشنبه ۱۵ فروردين ۱۳۹۵ ۱۲:۱۹
      درود بر شما

      خندانک خندانک
      علیرضا کاشی پور محمدی
      يکشنبه ۱۵ فروردين ۱۳۹۵ ۱۳:۴۱
      خندانک خندانک خندانک
      سمانه هروی
      دوشنبه ۱۶ فروردين ۱۳۹۵ ۱۳:۰۴
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      درود بزرگوار
      خوش آمدید
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      6