جمعه ۲ آذر
|
دفاتر شعر رودونا کیارنگ (فاطمه توکلی)
آخرین اشعار ناب رودونا کیارنگ (فاطمه توکلی)
|
« نوروز ناخلف »
صبحِ آبستنِ شب
پسماندِ شامِ تیره را
در ویاری دمادم
برمی گرداند ...
روزِ ماه گرفته سراپا
نوزادِ کورزادغَری است
که بی شناسنامه زیستن را
به گردونه یِ تاریخِ این جهان
بدهکار است
این شبْ آمیختگی یِ بر بسترِ روسپیان
آرِش از هر چه روشنی شسته است
و ما
آدمیانی میان گرگ و میش زاده !
در محاقِ بی زمانی
گاه شماری می کنیم سالنمایِ تباهیِ خویش را ...
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پسماند : تفاله ، تهمانده
زادغر : حرامزاده
روسپی : زن بد کاره
آرش : معنی
گرگ و میش : در ظاهر نام دو جانور با قابلیت تبدیل پذیری به هم ! آنجا که ولتر می گوید در بازی زندگی همین بس که انسان بره به دنیا می آید و گرگ و روباه از دنیا می رود! قابل تأمل است ... و در لغت به معنای تاریک و روشن صبح است گاهی که شب از روز تشخیص داده نمی شود.
محاق : پوشیده ، ناپدید ، حالت ماه در سه شب آخر ماه
|
|