دلِ بیمار

دوست هنرمندم بهترین هارا برایتان خواهانم احساس و قلم خوبی دارید

گرچه اشعار غمگین را زیاد نمی پسندم واشعاری که دورن از امید واری...

ولی غم شعرهای شما همراه مهربانی امیدوارانه ایست که به دل می نشیند...

تنگی های دلتان دور ...دور

درود بزرگوار
نیمایی بسیار زیبا و خوش آهنگ

برو ای راحت جان
.......
زیبا بود و احساسش را خیلی دوست داشتم
به عنوان خواننده :از نوع ارسال فایل فکر کنم با تبلت فرستاده بودید و نیاز به تصحیح فرمت دارد
چشم تو گر که شود خیس، بدان! می میرم

درود بر برادر عزیزم
بسیار عالی و خواندنی بود
مرحبا
خوندنش سخت بود بخاطر اینکه با تبلت ارسال کردید و تیک بالاشو نزدی ولی از زیباییه کار کم نمیکنه
مرحبا

دل من بیمار است
جسم من تب دار است
دل بیمار نباشد لایق
لایق چون تو فریبا رویی
تو به ماوای دگر مجبوری
برو از این دل کوبنده و بیمار و مشوش
تو ، برو....
لیک بردار قلم
بر دلم نقشی زن
نقشی از خاطره ها
نقشی از درد و غم و فاصله ها...
چشم تو گر که شود خیس، بدان!
می میرم...
گرچه با ترک عزیزی چو تو ، بد درگیرم
ولی افسوس
که رفتن شده اجبار زمان
برو ای راحت جان....


حمید احمدی اصل

اساتید عزیز از بابت ارسال شعر به صورت نامنظم شرمنده ام
در قسمت نظر شعر رو به صورت روان ارسال کردم
سهوا تیک ارسال با تبلت اعمال نشده

میشه گفت که این شعر چالش خواندن شعرهای بی علامت گذاریه

درود دوست گرامی
بسیار زیبا و با احساس سرودید
احسنت بر قلم شیوایتان...

درود برشما دوست عزیز

بانوی رحیم زاده ی گرامی
سپاس از نظر لطفتون
و درود به احساس پاکتون
شعری بعدی با شعری از دفتر عاشقانه ها در خدمتتون خواهم بود

درود بزرگوار..
حزن آلود اما زیباست و دلنشین..
حظ می برم در صفحه ی شاعرانگی تون..
زنده باد..