سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

دوشنبه 5 آذر 1403
  • روز بسيج مستضعفين، تشكيل بسيج مستضعفين به فرمان حضرت امام خميني -ره-، 1358 هـ ش
24 جمادى الأولى 1446
    Monday 25 Nov 2024
      مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

      دوشنبه ۵ آذر

      عشق،خودکشی

      شعری از

      حمید رضا مشیری

      از دفتر شعرناب نوع شعر ترانه

      ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۱۲ اسفند ۱۳۹۴ ۲۱:۱۷ شماره ثبت ۴۵۲۶۱
        بازدید : ۶۱۰   |    نظرات : ۵

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر حمید رضا مشیری

      من شکستم و از من هزار من شد
      هر منی گوشه ای از این تن شد
      کل خاطراتمو بوی خون گرفته
      سرم بدجوری حس جنون گرفته
      یه منِ من ، رفته رو اوجِ یه دیوار
      آسمون و نگاه کرد برای آخرین بار
      بعدش دیگه هیچی نگفت و سکوت کرد
      آره شاید اون واسه همیشه، سقوط کرد
      یه منـــم تو اتوبان داره میره، با آخـــرین ســـرعت
      ترمزشو بریده، براش هیچی نمونده حتی یه فرصت
      یه منم از سقــفِ اتاقـش آویزونه
      از زمینِ زیرپاش بدجوری گریزونه
      دورِ گردنش، یه طنابِ دارِ
      چشاش اما خیلی غصه داره
      یه منم یه مشت ترامادول خورده
      تا صبـح فکر کنم که دیگه مُرده
      یه منم تو حمــوم تیغ رو رگشه
      آخرین خیس شدنِ، قبلِ مرگشه
      یه من تو میدونِ جنگ می جنگه
      تیر خورده، داره یه گوشه می گنده
      یه منم یه کُلت رو سرش گذاشته
      دروغه، گذشته هیچ وقت نگذشته
      یه منم له شده تو کفِ خیابون
      این دیگه آخرشه، اوجِ جنون
      یه منم تو آتیــش کاملا سوخته
      از بس به در اتاقش چشم دوخته
      یه منم یه سُرنگِ هوا تو دستاشه
      هیچ وقت نخواست ازت جدا باشه
      یه منم اما دوست نداره خودکشی کنه
      می خواد بمــونه و آدم کـــشی کـنه
      این جوری مرگش خیلی عمیق تره
      واسه خودشم اینجوری واقعا بهتره
      اما یه منم هنوز منتــظرِ برگشتنِ
      این دردناک ترین نوعِ آدم کُشتنِ
      هر ثانیه، هردم هزار بار میمیره
      همش داره سراغ تورو میگیره
      من زندگی میکنم با خودکشی هام
      تو هم بمون با دنیا و خوشی هات
      آخر مسیرم رسید به خودکشی
      اما هنوزم میشه تو مانعش بشــی
      ۱
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      پنجشنبه ۱۳ اسفند ۱۳۹۴ ۱۴:۲۸
      خندانک خندانک خندانک
      عباسعلی استکی(چشمه)
      جمعه ۱۴ اسفند ۱۳۹۴ ۰۷:۳۷
      درود گرامی
      غمگین و زیباست
      نهایت زن ذلیلی
      آفرین بر شما خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      نجمه طوسی (تینا)
      پنجشنبه ۱۳ اسفند ۱۳۹۴ ۱۹:۲۴
      سلام بر شاعر گرامی
      ترانه دردناکی بود ولی آخرش شاعر یک روزنه ی امید گذاشته است و این خوب است .
      خندانک خندانک خندانک خندانک
      بابک فغفوری (پور)
      جمعه ۱۴ اسفند ۱۳۹۴ ۰۷:۴۱
      خندانک خندانک خندانک
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      3