شنبه ۲۲ دی
|
دفاتر شعر عبدالله خسروی (پسر زاگرس)
آخرین اشعار ناب عبدالله خسروی (پسر زاگرس)
|
چرا غمگین است شهر و
کودک خیابان گریه میکند
پس از سالها برف و بوران
وقت موسم بهار نرسید ؟
رویاها و روزهای خوش زندگی
پشت پنجره های پوشیده از پرده های سیاه
دق مرگ شده اند
بس است دیگر
باز کنید دروازه های بسته را
خون ها ریخته شده و
آرزوهای جوانی در گورها خوابید
اما هنوز
پشت ابر مانده آزادی
کودک سرزمینم
از پیران
انتظار پرواز نداشته باش
از همین امروز
تو برای فردای جوانی ات
آواز آزادی را زیر لب نجوا کن
و الا تو هم سالها بعد
همچون جوانان نسل سوخته
با غزل هایت سیگار دیروز را پک میزنی
هر شب
زیر پلک کابوس های سیاه
خیال فردایی آزاد و روشن را
در چشم های منتظرم تمرین میکنم و
زیر لب
زمزمه میکنم
برای آزادی فردا همیشه دیر است ..
...........................................
از مجموعه شعر : فصل رهایی
شاعر : عبدالله خسروی (پسرزاگرس)
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
بسیار زیبا و پر معنی
موثر