مجنونم

سلامت باشید مهربان استاد

درود بزرگوار
بسیار زیبا بود

زیبا سرودید استاد گرامی
احسنت بر قلم گهربارتان...

درود

درود بر استاد با احساسم
مرحبا بر شما

.................. .....................
هزاراااان درود
.................. .....................
هدیه به اهالی خوب شعر ناب:

موسی مندلسون آهنگساز شهیر آلمانی، انسانی زشت و عجیب الخلقه بود. قدّی بسیار کوتاه و قوزی بد شکل بر پشت داشت. روزی در هامبورگ با تاجری آشنا شد که دختری بسیار زیبا و دوست داشتنی به نام فرمتژه داشت. موسی در کمال ناامیدی، عاشق آن دختر شد، ولی فرمتژه از ظاهر و هیکل او منزجر بود. زمانی که قرار شد موسی به شهر خود بازگردد، آخرین شجاعتش را به کار گرفت تا به اتاق دختر برود و از آخرین فرصت برای گفتگو با او استفاده کند.
فرمتژه به حقیقت از زیبایی، به فرشته ها شباهت داشت، ولی ابداً به موسی نگاه نکرد و قلب موسی از اندوه به درد آمد. موسی پس از آن که تلاش فراوان کرد تا صحبت کند، با شرمساری پرسید : آیا می دانید که عقد انسانها در آسمان بسته می شود؟!
دختر در حالی که هنوز به کف اتاق نگاه می کرد گفت : بله، شما چه عقیده ای دارید؟ موسی گفت: من معتقدم که خداوند در لحظه تولد هر پسری مقرر می کند که او با کدام دختر ازدواج کند. هنگامی که من به دنیا آمدم، عروس آینده ام را به من نشان دادند و خداوند به من گفت: همسر تو گوژپشت خواهد بود!
درست همان جا و همان موقع من از ته دل فریاد برآوردم و گفتم: خداوندا! گوژپشت بودن برای یک زن فاجعه است. لطفاً آن قوز را به من بده و هر چی زیبایی است به او عطا کن! فرمتژه سرش را بلند کرد و خیره به او نگریست و از تصور چنین واقعه ای بر خود لرزید. او سال های سال همسر فداکار موسی مندلسون بود...

درود بر دوست شاعر
زیبا بود

سلام
استاد جوان دلم

جناب آقای مجنون عزیز، سلام علیکم.
..........................................................
بالاخره ازبیابان هم رانده و.............وشهرنشین شده ای،مبارک است
ولی فکرمی کنم ازمصرعِ سوم، کلمه ای جاافتاده باشد...
مثلِ (اِی وای چقدر لیلیِ {زیبا} اینجاست)
به نظرم ازبیابان که می امدی ،جایش گذاشته باشی.

درود بر شما استاد
بسیار زیبا و دلنشین
جسارتا با نظر زیبای گمشده استاد شیخی موافقم برای هر چه زیباتر شدن مصرع سوم

درودها استاد
مانا باشيد

درودبرشما

درودتان
بسیار زیبااااا