سه شنبه ۶ آذر
کودک و سیب و گناه شعری از عباس یزدی (طوفان)
از دفتر یادها نوع شعر
ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۱۶ مرداد ۱۳۹۰ ۰۳:۵۵ شماره ثبت ۴۴۷۴
بازدید : ۹۶۶ | نظرات : ۱۸
|
دفاتر شعر عباس یزدی (طوفان)
آخرین اشعار ناب عباس یزدی (طوفان)
|
با تمام جهل خود یک کودکی از درخت سیب مردم کند یکی
ابلهی در این میان کرد اش نگاه زین معاصی خنده می کرد قاه قاه
صاحب باغ از ره آمد با غضب فحش اجدادش بداد تا صد نسب
زیرکی این ماجرا را چون بدید سیبهای آن درخت یکجا خرید
تا حرامـــخواری نباشد بین مـــا تا نیآید در پی اش قتل و زنا
بر خطای دیگران ساکت مباش ای بسا چرکی رسد بر این خراش
چون که یک غافل گناهی میکند ابــتدا بــر یک تباهی میکند
آنکه بر جرمش سکوت وخنده کرد نطفه جرم و گنه پاینده کرد
آن که افزاید به زشتی تازه ای می کند گسترده بد آوازه ای
در بر زشتی مشو طوفان خموش با تدبر در ره محوش بکوش
این شعر را در پست افراغ اندیشه گذاشتم بی مناسبت ندیدم در این ایام مبارک آنرا در انظار نقادانه دوستان گذاشته باشم
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.