يکشنبه ۲ دی
|
دفاتر شعر سید حسین عمادی سرخی
آخرین اشعار ناب سید حسین عمادی سرخی
|
«آدمی با مشکلاتش آدم است
چون که ترکیباتِ او آب و دم است»؟
آدمی با عشق معنا می شود
آدم بی عشق، مثل شلغم است
البته با عشق اگر شد آدمی
همره روز و شب ایشان غم است
می سرایم بنده شعر عاشقی
خلق می گویند شعرت مبهم است
مبهم است زیرا نشد معلوممان
عشق تو زیباست یا که مریم است
خنده ای من زیر لب کردم. چرا؟
همسرم زیبا و مریم همدم است
جمله ی این حرفهایم بی خودیست
زن ندارم من، مگر عقلم کم است
هرکسی که زن ندارد در جهان
شادمان ، بی غم، حسابی خرّم است
زن نگیرید ای یلان زن چون بلا...
نه از آن بدتر، تمام ماتم است
هر که زن دارد فقط زن دارد و
دست او کوتاه از این عالم است
زن فقط خوب است بهر آنکه او
طبع او سودا، مزاجش بلغم است
دوستِ دختر همچنان ودکا ولی
همسر آدم مثالش زمزم است
یا نه دوس دختر بی بی سی باشد و
روم به دیفال، زن چنان جام جم است
تا نکردی عقد ،زن همچون عسل
بعدِ از آن بدتر از صدها سم است
در خط آخر، بدان که عاقبت
پشت هرکس زن گرفته او، خم است
4 دی 1394
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
ممنوم گرانقدر درود بر شما