سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

پنجشنبه 15 خرداد 1404
  • قيام خونين 15 خرداد، 1342 هـ ش
  • زنداني شدن حضرت امام خميني -ره- به دست مأموران ستم شاهي پهلوي، 1342 هـ ش
9 ذو الحجة 1446
  • روز عرفه - روز نيايش
Thursday 5 Jun 2025
  • روز جهاني محيط زيست

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

هر جا که هستید همان جا نقطه آغاز است،تلاش بیشتر امروز،سازنده فردای متفاوت شماست. آندرو متیوس

پنجشنبه ۱۵ خرداد

یادت هست ؛ نه ؟

شعری از

قاسم پیرنظر سلیم

از دفتر سکوت سایه نوع شعر چهار پاره

ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۸ دی ۱۳۹۴ ۲۲:۵۶ شماره ثبت ۴۳۴۴۶
  بازدید : ۵۳۱   |    نظرات : ۱۹

رنگ شــعــر
رنگ زمینه

یادت هست ؛ نه ؟
یاد فصل عاشقی دلدادگی هامان بخیر
یادمستی ها و اعجاز نـــگاهامان بخیر
پشت باغ کدا خدا نصرت که یادت هست ؟ نه
یاد آن گلــــــبوسه ها از کنج لبهامان بخیر
*
آمدم یکسال بعد از رفتنت
عهد بندم و پیمان نشکنم ...؟
میخورم سوگند ای دریا ؟ الست
از تو بر داور شکایت می کنم  
*
سرم گرم خیالت بود آمد یادم آن لحظه 
به عاشق بودنم مُهری زدی عاشق ترم کردی
چه شیرین است این لحظه که گم در خاطراتم من
بگوش غم زدم سیلی ، تو شادی باورم کردی
*
بزن مطرب که من دور از دیار افتاده ام امشب
بگو ساقی ببارد می ؛ ندارد تاب هجران دل ...؟
به اصرار منی در من شدم مهمان تو امشب 
بزن جامی قیامت کن بخوانم توبه را باطل ..؟

*
تمام شیره جانم فدای قد تو شد
زمان بهره بری عاشق بهاره شدی ؟
چو معترض شدم از خانه دلم رفتی
من اشکبار تو ، تو طعنه با اشاره زدی*
*
رهی که رفته ای از آن ، گرفته رنگ سکوت 
نشسته عمق وجودم نبودنت امشب
در این کشاکش وحشی ترین غروب خزان 
چه میکند دل در انتظار من با تب ...؟
*
عطر شالم را تکانـیدم بدامان نسیم
تا رساند بر شمیمت بلکه یاد آری مرا ..؟
من به دنبال تو چون آهوی مشتاقم بدام
صیدصید من اگر صیاد بشمارم ترا ..؟

*
پیرنظر "سلیم"
۱
اشتراک گذاری این شعر

نقدها و نظرات
سیدحاج فکری احمدی زاده(ملحق)
جمعه ۱۱ دی ۱۳۹۴ ۱۵:۵۷
سرور گرانقدرم درود بی کران بر شما خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
جمیله عجم(بانوی واژه ها)
جمعه ۱۱ دی ۱۳۹۴ ۱۲:۴۱
خندانک خندانک خندانک
خندانک خندانک خندانک خندانک
درود استادبزرگوارم
چهرپاره ی زیبایی بود خندانک خندانک خندانک
خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
خندانک خندانک خندانک خندانک
صفیه پاپی
جمعه ۱۱ دی ۱۳۹۴ ۰۷:۰۲
.................. خندانک خندانک خندانک ......................
درود بزرگوارخندانک
زیباااا بود خندانک خندانک
.................. خندانک خندانک خندانک ......................
موشی در خانه صاحب مزرعه تله موش دید !
به مرغ و گوسفند و گاو خبر داد
همه گفتند : تله موش مشکل توست به ما ریطی ندارد !
ماری در تله افتاد و زن مزرعه دار را گزید !
از مرغ برایش سوپ درست کردند !
گوسفند را برای عبادت کننده گان سربریدند !
گاو را برای مراسم ترحیم کشتند !
و در این مدت موش از سوراخ دیوار نگاه میکرد و به مشکلی که به دیگران ربط نداشت فکر می کرد !!!
خندانک
حسین احسانی فر(منتظر لنگرودی)
جمعه ۱۱ دی ۱۳۹۴ ۰۸:۴۰
سلام و عرض ادب حضرت سلیم
شعرتان را که خواندم به یاد جناب طارق افتادم با قالبی اصرار بر جا انداختنش داشت.
زیبا سرودید
مؤید باشید.
خندانک خندانک خندانک
فريدوني ( شهزاد)
جمعه ۱۱ دی ۱۳۹۴ ۱۳:۴۵
خندانک
بهاءالدین داودپور تخلص بامداد
شنبه ۱۲ دی ۱۳۹۴ ۰۹:۱۰
درود بی کران برشما استادگرامی درمحضرتان بهره می بریم پاینده باشید خندانک خندانک خندانک
عباس وطن دوست
شنبه ۱۲ دی ۱۳۹۴ ۱۵:۱۱
خندانک

سلام

عرض سلام و ادب

درود بر احساس زیبا و دلنشینتان بزرگوار

خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


ارسال پیام خصوصی

نقد و آموزش

نظرات

مشاعره

غلامرضا مهدوی (مهدوی)

جوابت می دهم از جان اا سلامی بی طمع هرچند می دانم اا که پنداری در این دنیای پر تزویر و پر دوز و کلک اا گاهی سلامی گر کسی گوید اا سلام گرگ را ماند اا که دندانهای تیزش را اا قفای پرده ی گفتار مهرآمیز خود مستور می دارد اا شاگردی می کنم عزیز
سید مرتضی سیدی

تویی که بر سرِ خوبانِ کشوری چون تاج ااا سِزَد اگر همه ی دلبران دَهَندَت باج اااا سلام و عرض ارادت استاد مهدوی عزیز التماس دعا ااا ج
غلامرضا مهدوی (مهدوی)

مرحبا آجرک اللهبزرگا مردا اااا نیست در دست تو جز نسخه ی حاجات و برات
سید مرتضی سیدی

تو بخشیدی روان و عقل و ایمان ااا وگرنه ما همان مشتی غباریم ااا تو با ما روز و شب در خلوت و ما ااا شب و روزی به غفلت می گذاریم ااا نگویم خدمت آوردیم و طاعت ااا که از تقصیر خدمت شرمساریم ااا مباد آن روز کز درگاه لطفت ااا به دست ناامیدی سر بخاریم ااا خداوندا به لطفت با صلاح آر ااا که مسکین و پریشان روزگاریم
غلامرضا مهدوی (مهدوی)

موسای من تو به دنبال کدامین خضری اااا گوشه ی چشم تو ابریست پر از آب حیات

کاربران اشتراک دار

محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
1