يکشنبه ۴ آذر
چند شعر کوتاه شعری از شمیلا شهرابی
از دفتر عشق نوع شعر سپید
ارسال شده در تاریخ شنبه ۵ دی ۱۳۹۴ ۰۹:۱۵ شماره ثبت ۴۳۳۴۰
بازدید : ۳۷۳ | نظرات : ۲۲
|
آخرین اشعار ناب شمیلا شهرابی
|
سرخط همه ی خبرها
تیتر تمام روز نامه های
فردا
این زن برای تو،
میمیررررد
بشنو
بخوان
بدان
این زن برای تو ،
میمیرررررد!!!!
********************************
راز چشمت
چیست ؟؟!!
که من
در چاه سیاه
مردمکی
حبسم ...
ورهایی
نخواهم!!!
*******************************
چی کسی گفت:
که انتظار
سخت است ؟؟!!
هرچیزی
برای تو باشد ...
دوست داشتنی....و
زیبا ....است
****************************
لمس کن صدای مرا
که احساس عریان است
در آغوش گرم تو
یک بلبل مست غزل خوان است
لمس کن این تن رنجور
که وقتی میبیند تورا ازدور
مثل آ« آخرین برگ جا مانده
برشاخه ی خشک
شب یلدا، لرزان لرزان است
لمس کن لب مرا
که این بوسه های تبدار
تو حرم داغ نفس حبس است
لمس کن صدای مرا
که هر واژه از اسم تو سر ریزاست
*********************************
چشم به راهت نیستم
اما...
اولین پیچ جاده، تیزاست.
مراقب باش
کمی بعد از پیچ ،جاده لغزنده
و کمی آن سوتر
چاله ی، نه چندان عمیق
چشم به راهت نیستم !!!
اما....
پشت آخرین پیچ جاده
شیب تندیُ
بعد آن یک درخت سرو بلند
چشم به راهت نیستم
اما...
این جاده، روزی
سه هزار وسیصد وسه مسافر دارد!!!
چشم به راهت نیستم.
*****************************
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.