1- عطر ِبودنت،
کم کم از تنم میپرد،
کی تمدید می کنی
یلدای آغوشت را؟
یاسِ پنهانِ پشتِ دیوارها،
پیدا میکنم شانۀ غزلپوشت را
مه ناز نصیرپور
۲۵/۹/۹۳
***************
2-در یلدایِ نبودنت
یک دقیقه ،
هزارثانیه است
به توانِ بی نهایت...
مه ناز نصیرپور
بیست و نه آذر نود و چهار
در کلاس ریاضی
*************
3-اینجا
میان گیسوان تاریکِ یلدا
گلویم آبستن بغض ،
جشنِ انار و هندوانه و انگور
و چشمانت هنوز از من دور
لبخند ،نمکسودِ اشکِ انتظار
آغوشم، دلتنگ و بیقرار
انگشت دومینم !
رویای تو،
تنها با حلقۀ مِهرِ او
طلایی می شود
***************
4-کرسیِ آغوشِ تو
چلّۀ مرداد،
در شبِ اولِ زمستان
انارِ لبهایت،
یلدای بوسه...
نُتِ سیاهِ موهایم
نوایِ بلندِ انتظار
پیش بیا تاربه تار
چنگِ لطیفِ دستانت
برقِ امیدِ چشمانت
موجِ سمفونی عشق
در رکودِ تکرار....
*******************
5-مِهر،
فصلِ ماندگارِ انارِ لبهایت
تکثیر می شود
در مردادِ آغوشم
شعرِ تازه ای
بر لبانِ خاموشم
یلدایِ من !
رویشِ امروز و فردای من
رشتۀ عشقِ من و تو سرِ دراز دارد....
مه ناز نصیرپور
سی آذر نود و چهار
پ . ن: برای بزرگواران شعر ناب و همراهان گرامی ام
یلدایتان از عشق ،سرشار
دلهایتان از مِهرِ ،گلزار
غزلِ زندگیتان قافیۀ موزونِ انار
بختتان بلند ، تندرستی برقرار
مه ناز نصیرپور