سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

پنجشنبه 15 خرداد 1404
  • قيام خونين 15 خرداد، 1342 هـ ش
  • زنداني شدن حضرت امام خميني -ره- به دست مأموران ستم شاهي پهلوي، 1342 هـ ش
9 ذو الحجة 1446
  • روز عرفه - روز نيايش
Thursday 5 Jun 2025
  • روز جهاني محيط زيست

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

هر جا که هستید همان جا نقطه آغاز است،تلاش بیشتر امروز،سازنده فردای متفاوت شماست. آندرو متیوس

پنجشنبه ۱۵ خرداد

عصر مـــــدرن !

شعری از

سید مصطفی رادحسینی

از دفتر انجمن انسان های مرده نوع شعر سپید

ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۲۴ آذر ۱۳۹۴ ۰۱:۲۸ شماره ثبت ۴۳۰۱۹
  بازدید : ۴۷۵   |    نظرات : ۲۳

رنگ شــعــر
رنگ زمینه
دفاتر شعر سید مصطفی رادحسینی

تجاوز " زن "
که زمین را گرفته اند به چنگ
زیر جنگ
راستی ،
افکار"داعشی" را دنیا کی داشت ، برادر . . . ؟
آزادی بود و برادری بود و خواهری
چنین"زایشی" را دنیا کی داشت ، برادر . . . ؟
،
تجاوز " تن "
لعنتی ، کی داشت ؟
سود پرست و پاپتی ، لعنتی کی داشت ؟
اختلاس های مجانی و "بخــــیه" های پولی ،
ریه های خراب و هوای پولی ، کی داشت ، برادر . . . ؟
،
تجاوز " زیستن "
که این را دیگر همه ی زندگانی به من داد . . .
با چاشنی تجاوزات خوشمزه و ارضائات خوشمزه و
بالا آوردن مرگ
دنیا "ناجوانمردانگی" داشت ، برادر . . . ؟
آیا "خستگی"داشت ، برادر . . .؟
،
"بابک ها" در خواب و
"زنجانی" ها بیدار
"کوروش" در قاب و
"اهریمنی" ها بیدار
"شاپرک" ها در حبس و
"خوک" ها آزاد
قاصدک" ها در حبس و
فرداها بر "باد"
،
تجاوز " من "
راستی ، این را دنیا کی داشت ، برادر . . . ؟
،
،
،
،
سید مصطفی
۱
اشتراک گذاری این شعر

نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


(متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
ارسال پیام خصوصی

نقد و آموزش

نظرات

مشاعره

سید مرتضی سیدی

زهی رفیق که با چون تو سروبالاییست ااا که از خدای بر او نعمتی و آلاییست اااا وجود مبارکتان هم معرفت و صدق و صفا ست
غلامرضا مهدوی (مهدوی)

جوابت می دهم از جان اا سلامی بی طمع هرچند می دانم اا که پنداری در این دنیای پر تزویر و پر دوز و کلک اا گاهی سلامی گر کسی گوید اا سلام گرگ را ماند اا که دندانهای تیزش را اا قفای پرده ی گفتار مهرآمیز خود مستور می دارد اا شاگردی می کنم عزیز
سید مرتضی سیدی

تویی که بر سرِ خوبانِ کشوری چون تاج ااا سِزَد اگر همه ی دلبران دَهَندَت باج اااا سلام و عرض ارادت استاد مهدوی عزیز التماس دعا ااا ج
غلامرضا مهدوی (مهدوی)

مرحبا آجرک اللهبزرگا مردا اااا نیست در دست تو جز نسخه ی حاجات و برات
سید مرتضی سیدی

تو بخشیدی روان و عقل و ایمان ااا وگرنه ما همان مشتی غباریم ااا تو با ما روز و شب در خلوت و ما ااا شب و روزی به غفلت می گذاریم ااا نگویم خدمت آوردیم و طاعت ااا که از تقصیر خدمت شرمساریم ااا مباد آن روز کز درگاه لطفت ااا به دست ناامیدی سر بخاریم ااا خداوندا به لطفت با صلاح آر ااا که مسکین و پریشان روزگاریم

کاربران اشتراک دار

محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
1