سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        غزال و ملک

        شعری از

        محمدرضا پهلوان (عرشیا)

        از دفتر یاقوت جنوب نوع شعر مثنوی

        ارسال شده در تاریخ جمعه ۲۰ آذر ۱۳۹۴ ۱۹:۲۸ شماره ثبت ۴۲۹۱۴
          بازدید : ۵۲۷   |    نظرات : ۱۸

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر محمدرضا پهلوان (عرشیا)
        آخرین اشعار ناب محمدرضا پهلوان (عرشیا)

        با سلام و درود..حقیقتا این داستان را شخصی در عالم خواب به من فرمود.این را گفتم نه برای تملق..بلکه گفتم تا بگویم که خود را نمی توانم شاعر این داستان بدانم..پیروز باشید.
        در گلستانی غزالی کلبه ی ویرانه داشت
        لحظه ها را با خدا بود و دلی دیوانه داشت
        هرشبش با چند دعا و ناله ها خو می گرفت
        هر کجا ماهش بتابد چشم او سو می گرفت
        بر خلاف جنگ و دعوای همه، همسایگان
        می گرفت و می نشست در گوشه ای بی هیچ بیان
        تا که روزی از ملائک آمد و او را بدید
        گفت که اهوی غریب ما ز که قلبش برید؟
        گفت چرا نالان و بی تابی تو ای مظلوم ترین
        چون غریبی خصلتت باشد نه سنگ اذرین
        گفت آهو السلام ای دلبر و پریای من
        شوق دارم امدی در خانه و بر جای من
        من هماره در غمم جای تعجب نیست این
        کار من هم از کسی دل در تعصب نیست این
        در غریبی ام شما بهتر بدانید ای مَلَک
        از کسی جز خالقم در خواست ندارم در کمک
        گفت ملک اری بدانم من غریبی تو را
        چون که تو همسفره بودی با خودِ اقا رضا
        بر لبش لبخند زیبا آمد و گفتا بلی
        قصه ی من قصه ای از ابن موسی هست، علی
        لکن ای روشن دلم او را ز چشم نادیده ام
        بی لیاقت بودم و از جد خود پرسیده ام
        من در اینجا هیچ گلی بر دل نمی دارد اثر
        هرچه دنیا شد نمی یابی ز شادی ام خبر
        گفت ملک حتما دلیلی دارد این رفتار تو
        زود بگو تا بشنوم باشم کمی دلدار تو
        اشک در چشمان آهو حلقه زد گفتا ملک
        زخم من خیلی زیاد است و بیانش هم نمک
        روز و شب در پی مهدی در گلستان می دوم
        هرکجا حافظ که گفت در شهر احزان می دوم
        لکن از رویش نمی یابم به خَردَل، یک نشان
        مست و پا بندم پناهگاهم فقط در جمکران
        تا نگردم یک نشان از رد پا و جای او 
        نه نمی خندم نبینم یک نظر امضای او
        چون که گفت اهو، ملک سرگشته و حیران بشد
        عالم از گفتار اهو دم به دم گریان بشد
        این ملک تا سرزمین خود فقط بر سر زنان
        شیونی می کرد و می گفت آه یا صاحب زمان
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        8