جمعه ۲ آذر
صبح غمگين شعری از تينا باوندپور
از دفتر دنياي خوب نوع شعر
ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۶ مرداد ۱۳۹۰ ۱۱:۲۷ شماره ثبت ۴۲۷۹
بازدید : ۱۳۱۸ | نظرات : ۲۴
|
آخرین اشعار ناب تينا باوندپور
|
شبي هوا خيلي سرد بود هر لحظه باران شديد و شديدتر مي شد دخترك تنها در زير باران بي چتر مانده بود از دور چراغ ِ ماشين ها مثل كبريت مي درخشيد دخترك چتري پيدا كرد اما شكسته بود او در هر خانه اي را زد اما هيچ شخصي كمكش نكرد آهسته در زير باران خوابيد صبح كه شد مردماني كه ديشب به دخترك كمك نكردند او را ديدند كه روحش به آسمان رفته و به گريه افتادند ******************************************** سلام . من تينا باوندپور هستم متولد 1382 و برادر زاده ي محمد رسول باوندپور
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.