دوشنبه ۳ دی
حقیقت شعری از مسعود مالمیر
از دفتر شعرناب نوع شعر ترانه
ارسال شده در تاریخ جمعه ۱۳ آذر ۱۳۹۴ ۱۲:۴۸ شماره ثبت ۴۲۶۹۴
بازدید : ۴۳۰ | نظرات : ۵۵
|
آخرین اشعار ناب مسعود مالمیر
|
من با حقیقت زندگی کردم حرف و حدیث پشت سرم کم بود
تو با دروغی که بهم گفتی آغاز دنیای پر از غم بود
از کوچه حتی ردشدن واسم مثل گذشتن از رو آتیشه
این خونه های پشت هم گاهی سوهان روح و طاقتم میشه
♫♫♫
جز پچ پچ دیوار هر خونه که پشت مو تا نیمه خم کرده
از تو واسم چیزی نمونده جز چشمی که با گریه ورم کرده
از هر خیابونی که رد میشم عکست رو دیوارو ستون نصبه
هر چی می خوام روتو بپوشونم عکسی روی عکست نمی چسبه
♫♫♫
از سنگ قبری که ترک خورده اشکامو هی می فرستم و بازم
به طعنه های تلخ این مردم مثل همیشه سخت می بازم
باید دوباره جای خالی تو با نقطه چینای سیا پر کرد
باید کنارت موند و بانفرت حرفای مردم رو تحمل کرد
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.