سه شنبه ۴ دی
تصویر مات شعری از علی حاتمیان
از دفتر کلمات سیاه من نوع شعر سپید
ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۱۰ آذر ۱۳۹۴ ۰۱:۱۳ شماره ثبت ۴۲۶۰۶
بازدید : ۱۰۸۴ | نظرات : ۲۳
|
آخرین اشعار ناب علی حاتمیان
|
از چک چک باران به صورتم
تا صدای هق هق یک مرد در این آپارتمان متروکه...
با صدای بوق ماشین ها از خیال آزاد میشوم
و باز میدانم که جز تنهایی هیچکس همخانه ام نیست...
رختخوابم روبروی تلویزیون انداخته شده؛
هر چند که مدتهاست برقی در این خانه نیست...
شمع تا صبح برایم پارافین گریه میکند؛
که عشق دوباره مرا سخت شکست میدهد...
در این خانه که جز تنهایی هیچکس نیست
و مردی که تا صبح از درد به خود میگریست؛
میگریم و صدای هق هقم برمیگردد، در این خانه که ظاهرا سالهاست خالی ست...
و سکوت مرا مغلوب خود میکند؛
که همانا سکوت، اولین فرزند تنهایی ست...
صدای پای تاریکی بود، که می آمد و چشمانم را میبست
و عشق از درونم منفجر میشد، آنگاه که یاد تو خوابم را میشکست
همان شب بود که تو را توبه کردم... و یادت مرا استغفار کرد...
از تو تنها یک تصویر مات مانده است در ذهنم...!
که تنها دلیلی باشد برای ضجه های تنهایی من.
تو را دست آخر به فراموشی میسپارم
هر چند که دیگر فراموش کردن هم فراموشم شده است...
تو را به دام خاطرات ترک خورده ام می اندازم
و مینگارم بر تصویر ماتت یک مهر فراموشی...
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.