سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 31 فروردين 1403
    11 شوال 1445
      Friday 19 Apr 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        جمعه ۳۱ فروردين

        توبزن نی

        شعری از

        قاسم پیرنظر سلیم

        از دفتر سکوت سایه نوع شعر دوبیتی

        ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۱۸ آبان ۱۳۹۴ ۱۳:۱۶ شماره ثبت ۴۱۹۸۱
          بازدید : ۴۸۰   |    نظرات : ۱۶

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه

        توبزن نی
        تو بزن نی که منم ناله کنم با سوز ش
        تا بفهمند اهل  عالم که چه امد روز ش
        از همان لحظه که او را ز نیستان بردند
        بغض بی واسطه شد ناله و آه آموز اش
        *
        سینه از دل گله ای کرد واین جمـله سرود
        چه سراسیمه ای ای دل بفهم ؛ این بدن است
        دل به آهستگی از ولـــوله اُفتــاد و گـفـت
        همه بی تابی من ناله  ز  حیـدر زدن است
        *
        ای آنکه ضمیرت همه شب آه وفغان است
        حرص وطمع ات وسعت دریای جهان است
        بیـــهوده نزن زُل به فـــلک چــــشم بپوشان
        سوگـــند که او در دل خـلــق است نها است
        *
        انتظاره من واین پنجره پایان ندارد
        شاید او بر من واحساس من ایمان ندارد
        یا که من ساده وخوشباورم ای ثانیه ها ؟
        گفته بودش که بجز من امکان  ندارد
        *
        زوجی عاشق که شبی عشق بهم ورزیدند
        بوسه ای از لب هم عمـــــزه کنان دزُدیدند
        کینه توزانه زمــــــــان برسرشان شد آوار
        در همــاغوشی هم سوی خزان لغزیدند..؟
        *
        عمری که از تو ندارد نشان خس است
        دامی که عشق تو باشد، مرا بس است
        با چشم بسته تمـــــــــــنا نشسته ام..؟
        می خواهمت ، نرهانم از این قفس ؟
        *
        باز هم نغمه سرا شد نسیم تنهایی
        بازهم همدم ما شد شمیم تنهایی
         رفت، او  شاخه گلی هدیه آورد ، اما ؟
        باز من ماندم و  حجم عظیم تنهایی
        *
        قاسم پیرنظر "سلیم "
        ۵
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0