چهارشنبه ۵ دی
کلمبیا دیگر دود نمیشود، وقتی کبریت ها نم کشیده اند... شعری از علی حاتمیان
از دفتر کلمات سیاه من نوع شعر افراغ اندیشه
ارسال شده در تاریخ جمعه ۸ آبان ۱۳۹۴ ۲۱:۵۶ شماره ثبت ۴۱۷۴۵
بازدید : ۵۰۵ | نظرات : ۱۹
|
آخرین اشعار ناب علی حاتمیان
|
کلمبیا دیگر دود نمیشود، وقتی کبریت ها نم کشیده اند
از گوش چپش صدای سوت می آمد؛
و عابری بود که رد نمیشد از خیابان...
زیر پایش خاک ها شل شده بودند؛
و درختی که دیگر ریشه نداشت در خاک...
باران قطره اش معلق بود در هوا، شبیه تیربار شب کور دشمن؛
و عشق داشت متولد میشد، با هر لبخند آن دختر...
صدای پای مردم بود، که میگریختند از باران؛
ولی همچنان یک نفر بود که رد نمیشد از خیابان...
کلمبیا دیگر دود نمیشود، وقتی کبریت ها نم کشیده اند؛
در سرت فریاد سر میدهند گام هایی که از تو دل بریده اند...
.
.
.
از آن روز میگذرد چند سال، و آن روز بر نمی گردد،
نه تو دیگر جوانی و نه عابری لبخند به لب دارد...
و عشق اینقدر کوتاهه؛ به اندازه یک لبخند؛
که روزی بر لب او بود میان آخرین رفتن...
داری زیر بارون غرق میشی بیاد روزایی که گذشتند؛
و هر روز زمزمه میکنی: گذشته ها گذشته اند...
در سرت فریاد سر میدهند گام هایی که از تو دل بریده اند؛
کلمبیا دیگر دود نمیشود، وقتی کبریت ها نم کشیده اند...
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.