كوتاهه هاي من (پریسکه ها)
می خواهید تند بخوانید،
می خواهید آرام و با تأمل،
من کند می نویسم.
***
خورشيد كه پشت سر باشد،
سايه ها،
جلو هستند.
***
ما در پايين محله ها،
آمريكا را هرگز، هرگز،
با كلاه نخوانده ايم،
***
به آمریکا بگوئید:
سانتریفیوژهای ما را چند می خری؟
با سلاح هسته ای عوض می کنیم.
***
ما سانتریفیوژ میسازیم،
و در محله های فقیرنشین به حراج می کنیم،
آنها هر روز نان خودر ا با سانتریفیوژ می خورند.
***
شهیدان هسته ای،
روی هستهء این ها،
کار می کردند،
UK، US، و USA
***
چرخ ها حركت نمي كنند،
آن ها فقط مي چرخند،
حرکت ایجاد می شود.
***
از مدت ها پیش،
ديوار مقابل سوراخ بود؛
شيشه را عوض كردند،
سوراخ گرفته شد.
***
خط، نقطه را به دلخواه دور زد،
دايره بر او سلام كرد.
***
خط مستقیم روی کره،
با دو منحنی 360 درجه،
یک دایره شد.
***
سنگ آسياب،
همسو با نقطهء محوري،
مي چرخيد.
***
چرخ اتومبيل نمي چرخيد،
با گريس آن را چرخاندند.
***
مسألهء شير و قفس را من،
در توان قفس و قناري حل مي کنم.
***
در مصاحبه نكير و منكر، آن ها مات شدند؛
پس زير ورقهء من نوشتند: «؟»
زيرا چيزي گفته بودم مثل اين پریسکه ها.
احسنت
پریسکه های زیبایی خلق کردید