سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

پنجشنبه 29 آذر 1403
    19 جمادى الثانية 1446
      Thursday 19 Dec 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        پنجشنبه ۲۹ آذر

        راه شیدایی

        شعری از

        علی اکبر فلاحی(پیرزاد)

        از دفتر گل واژه نوع شعر نیمائی

        ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۷ مهر ۱۳۹۴ ۱۸:۴۱ شماره ثبت ۴۰۹۴۳
          بازدید : ۳۱۰   |    نظرات : ۰

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر علی اکبر فلاحی(پیرزاد)
        آخرین اشعار ناب علی اکبر فلاحی(پیرزاد)

        راه شیدایی
        من   از   نورم ، من   از   رحمت
        من از  بستان پر نعمت
        دیارم   نزد  حق و
        تبارم   ذات   پاکیست
        دراین راه پر از نور الهی
        چو شیدایی شدم    را  هی
        به غیر حق نبوده در دلم عشقی
        به غیر روی پر نازش، ندیده روی من رویی
        مرا بر بندگی فخری
        به شکرش تاابد آکنده از مهری
        به در گاهش  به دلبازی
        چوسربازی
        سرم را در رهش بازم
        به عشقش تا ابد نازم
        فراغش را به ناله تاسحر
         هر مرغ حق خواند
        وجودش را
        چوپستانی به آغوش نوازش های مادر
        شیرخواری، چو دست گرم او داند
        به امید کرم هر پیر
        به دیوار توکل ،تکیه بر ایمان او دارد
        هوایش بی قرارو منتظربخشیده غم ،هر جای عالم را
        که هر ابر گهر باری، فراغ روی او بارد
        شنیدم کور بیماری
        به دستی  بر سر خاری
        چو بلبل بر گلی خواند
        (که ای مهران نورافشان
        عصایم را به امید تو می رانم
        در این ویرانی ظلمت
        ره خود را به سوسوی نوازش های   دیرین تو می دانم)
        نشاید درگه پرمهر اورا
         خامشی از ما
        نشاید غیر او را
         نامی نکو برهر زبان آید
        چونی مستان  به غم سوزان 
         صدایی از ورای عمق جان باید
        جدا از او نباید ما
        به سوز آتش عشقش چرا پروا
        به غیر از راه شیدایی
        گریبان چاک و رسوایی
        به راهی گر شود راهی
        به گمراهی ،بلا پیموده این ره، رهرو خامی
        که هر جامی و هر کامی
        به غیر باد ه و نورش
        نشاید هر می و جامی
         
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        3