يکشنبه ۲۷ آبان
بوسه پاییز شعری از ندا حبیبی(دختر پاییز)
از دفتر شعرناب نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۱ مهر ۱۳۹۴ ۰۲:۱۳ شماره ثبت ۴۰۷۷۳
بازدید : ۱۱۲۳ | نظرات : ۲۳
|
دفاتر شعر ندا حبیبی(دختر پاییز)
آخرین اشعار ناب ندا حبیبی(دختر پاییز)
|
پیدا شدم
میان برگهایی
که عاشقانه اش می خوانند
طلسم می شوم
ازجادوی رنگ نارنجی چشمانش
بلند بلند
نفس دود می کنم
و مغرورانه
گیسو می د هم به باد
نوازش دستان سردش
درخوابهایم
قدم می گذارد
بی انکه بشناسمش
سربزیر وآهسته
بوسه ای سرد می کند
لبهایم را
و من فوت می کنم
به آسمان
آنهارا
تا برسدبه خدا
آنجایی که نوزاد نارنجی
به برگ های سبز می بخشند
خدا به اغوش می کشد
لبهایم را
فراموش می کند
کم محلیهایش را
گرم می کند آن را
وبه اغوش پاییز می اندازد
بوسه ام را
و برگ ها از خجالت می ریزند
ومی ریزند سردشان می شود
می لرزند و می لرزند
و من مغرورانه می رقصم
و بلند بلند اواز می خوانم
در روزگاری که
پاییز را اغاز شکست می دانند
دختر پاییز
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
تبریککک