يکشنبه ۲ دی
|
دفاتر شعر عبدالله خسروی (پسر زاگرس)
آخرین اشعار ناب عبدالله خسروی (پسر زاگرس)
|
نیمه های شب
چای تنهایی من همیشه تازه دم است
من هستم
تنهایی و یک دفتر شعر
فکر میکنم
به دیروز شادی که سوخت
تلخ میخورم فنجان قهوه را
و آنگاه
به من پک میزند سیگار و
آه و دودهایش را سینه ام با درد می کشد
ای عشق
از لج تنهایی هم که شده
دچار حادثه کن مرا
مگر غیر اینست
دل خسته ام آغوش تو را میخواهد
گاهی شب ها
گریه میکنم با خودم
دلیلش دلتنگی نیست
از سکوت عشق و
خاموشی چراغ دوست داشتن است
باید با طلوع آفتاب
بروم به جستجوی یار
و الا میترسم یکروز
تمام شهر دوست داشته باشند مرا و
من با رفتن سایه ها تنها بروم ..
...................................................
از مجموعه شعر : یاد عشق
شاعر : عبدالله خسروی ( پسرزاگرس)
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.