سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 3 آذر 1403
    22 جمادى الأولى 1446
      Saturday 23 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        شنبه ۳ آذر

        صفحه های سفيدکاغذ

        شعری از

        سيدمحمدمعالی

        از دفتر شكست نوع شعر سپید

        ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۲۸ ارديبهشت ۱۳۹۴ ۰۸:۲۲ شماره ثبت ۳۷۰۳۹
          بازدید : ۳۸۶   |    نظرات : ۲۷

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر سيدمحمدمعالی
        آخرین اشعار ناب سيدمحمدمعالی

         
        روی کاغذ
        میشه حرفای دلو نقاشی کرد
        روی کاغذ
        میشه با  زندگی ا  ، هر کاری کرد
        روی کاغذ
        میشه يه لحظه رو، تا ابد کشید
        تو روزای آفتابی ، شبم كشيد
        روی کاغذ
        میشه باهر خطی موند
        میشه یه نوشته رو، هرجوری خوند
        میشه یه قایق کشید،بدون آب
        میشه دنيا روكشيد، هميشه خواب  
        میشه خطی، روی دشمنی کشید   
        دوستی هارو، كمی پُررنگ تر کشید
        روی کاغذ
        میشه به فرصتا هم، فرصتی داد
        به فضا ،یه رنگ وبوی تازه داد
        روی کاغذ
        همه چی خوب وقشنگ
        نه کسی مریض میشه ، نه روبه مرگ
        روی کاغذ
        میشه حتی خونه ساخت
        واسه ی پرنده ها ، يه لونه ساخت
        گونه های خیسی رو بهونه کرد
        لیلی رو!  مجنونِ این زمونه کرد !
        روی کاغذ
        توشبای مهتابی ؟
        میشه خورشید وآورد ، به مهمونی !
        میشه لحظه های ازدست ، رفته رو
        پاکشون کرد و، آورد روبه جلو !
        روی کاغذ
        میشه تو، هرفصلی موند
        میشه هرترانه و، شعری رو خوند   
        جای امروز، ميشه ديروز وکشید   
        واسه هرسال ، دوتا نوروز و كشيد   
        ميشه يه جاده كشيد، بی انتها  
        چشات وميشه كشيد، پر ازوفا
        میشه گل داد وشکُفت ، توی خزون
        خوبی هارو، توی سرما نسوزوند 
        خطهای ريز و، ميشه دُرشت نوشت  !؟
        گِل آدم رو، بدون غم سرشت !
         
        محمد
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        نادر امینی (امین)

        یکی از بزرگان اهل شعر درودی فرستاد برمن از روی مهر نبودم لایق حمو ثنای بندگان بباشم حقیری زشرمندگان سرودم تا که سنجم عهد خویش به اشک یتیمان پای افتاده پیش نه من آن نیک سرشتم در این روزگار ولی من کجا وسعدی روشن فکار کنون من درودی فرستم مریم که عادل بود کنیه اش چو عادل هماره بود با همه بنیه اش
        مدینه ولی زاده جوشقان

        تو ای آن که در قلب و روح منی اا خداوند حکمت خدای غنی اا به اطراف خود هم نگاهی بکن اا بتابان بر این سر زمین روشنی مدینه ولی زاده ی
        مریم عادلی

        درود برشما شاعر نیک سرشتتتت کاش دنیااز فکرتان مینوشت
        نادر امینی (امین)

        مرده آن است که نامش به نکویی نبرند ورنه هرمرد تبهکار به جهان زنده بود لیک مرد فداکار فلکی زنده کند دست دردست فقیران دهد و خرج یتیمان بکند این چنین که رسم خردی درجهان زنده بود پیش یزدان همه از فقر وغنیآن برازنده بود نه ستم بیند و نه ستمکار بود عاقبت در پی عقبی رود پا زدنیا بکشد
        مریم عادلی

        دستها خالی اند ازسخا و سلامممممم هیچ چیز پس نجو ای نکومرد تام

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        4