سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 16 خرداد 1404
    10 ذو الحجة 1446
    • عيد سعيد قربان
    Friday 6 Jun 2025

      حمایت از شعرناب

      شعرناب

      با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

      هر جا که هستید همان جا نقطه آغاز است،تلاش بیشتر امروز،سازنده فردای متفاوت شماست. آندرو متیوس

      جمعه ۱۶ خرداد

      میلاد باران

      شعری از

      فاطمه خواجویی راد

      از دفتر باغ نور نوع شعر غزل

      ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۲۰ ارديبهشت ۱۳۹۴ ۱۷:۳۳ شماره ثبت ۳۶۸۲۵
        بازدید : ۷۱۲   |    نظرات : ۲۱

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر فاطمه خواجویی راد

      امشب بهار روح زمزم است
      میلاد باران،باز ،نم نم است
      میلاد روح ادمیت است
      میلاد میر عشق ادم است
      میلاد عین عشق ایینه ها
      میلاد تکثیر دمادم است
      میلاد طور تجلی سر ان الله
      نفس مسیحای مکرم است
      امشب بخوان این جرعه ازغزل
      این شعر را با عشق ،گفتم است
      شادی بریز ای افتاب شوق
      میلاد ماه مهر عالمست
      این کاسه ی پر خالی از غزل
      چشم انتظار شعر زمزم است
      ۱
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      سید مرتضی سیدی

      زهی رفیق که با چون تو سروبالاییست ااا که از خدای بر او نعمتی و آلاییست اااا وجود مبارکتان هم معرفت و صدق و صفا ست
      غلامرضا مهدوی (مهدوی)

      جوابت می دهم از جان اا سلامی بی طمع هرچند می دانم اا که پنداری در این دنیای پر تزویر و پر دوز و کلک اا گاهی سلامی گر کسی گوید اا سلام گرگ را ماند اا که دندانهای تیزش را اا قفای پرده ی گفتار مهرآمیز خود مستور می دارد اا شاگردی می کنم عزیز
      سید مرتضی سیدی

      تویی که بر سرِ خوبانِ کشوری چون تاج ااا سِزَد اگر همه ی دلبران دَهَندَت باج اااا سلام و عرض ارادت استاد مهدوی عزیز التماس دعا ااا ج
      غلامرضا مهدوی (مهدوی)

      مرحبا آجرک اللهبزرگا مردا اااا نیست در دست تو جز نسخه ی حاجات و برات
      سید مرتضی سیدی

      تو بخشیدی روان و عقل و ایمان ااا وگرنه ما همان مشتی غباریم ااا تو با ما روز و شب در خلوت و ما ااا شب و روزی به غفلت می گذاریم ااا نگویم خدمت آوردیم و طاعت ااا که از تقصیر خدمت شرمساریم ااا مباد آن روز کز درگاه لطفت ااا به دست ناامیدی سر بخاریم ااا خداوندا به لطفت با صلاح آر ااا که مسکین و پریشان روزگاریم

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      1